صبح بهار بود و افق از سپیده گفت

شاعر: قربان ولیئی

۱۷ شهریور ۱۳۹۴ | ۸۳۴ | ۰

 

صبح بهار بود و افق از سپیده گفت
بیدار شد زمین و درودی کشیده گفت

سرشار از شکوه خبرهای تازه ام
با خود نسیمِ تازه به دوران رسیده گفت

ماندن بس است، فصل به خود بازگشتن است
یخپاره ای گرفته، بریده بریده گفت

رودی که رفت و رفت و خطر کرد و موج شد
چیزی به سنگ پشتِ به ساحل خزیده گفت

آرام باش! وقت شناسایی من است
با جویبار، شاخه ی بیدی خمیده گفت

شاعر که در ردیف درختان درنگ داشت
تنها نشست، بین غزل ها، قصیده گفت

قربان ولیئی

  • متولد:
  • محل تولد:
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.