از کودکی مدام بد آورده مرده شور

شاعر: علی محمد مودب

۱۷ خرداد ۱۳۹۱ | ۱۹۴۳ | ۱

شسته هزار و نهصد و دو مُرده، مرده شور
نان حلال زحمت خود خورده مرده شور

یک زخم زشت، گوشه ی چشمش نشسته است
از کودکی مدام بد آورده مرده شور

هر روز چند مرده، جوانمرگ، دیده است
در حسرت جوانی اش افسرده مرده شور

گاهی نبوده مرده و بر روی تخت غسل
خوابش به فکر زندگی اش برده مرده شور

یک روز گُل گرفته برای زنی عزیز
و بعد گُر گرفته و پژمرده مرده شور

این بار جالب است؛ دویی سه نمی شود
افسانه نیست، سه نشده، مُرده مرده شور

علی محمد مودب

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 3 با 5 رای


نظرات

مرتضی جلالی
۰۴ اسفند ۱۴۰۲ ۱۲:۰۴ ب.ظ
استاد وقتی نوجوان بودم این شعر رو در محفل دانشجوهای امام صادق توی یک اردوی خارج شهر خوندین. یادش بخیر ، رفتم به بیست و دو سه سال پیش