دعا نمی رود از جاده اثر بالا
شاعر: ناصر فیض
۰۴ تیر ۱۳۹۱ |
۴۰۷۶ |
۰
جواب می دهی اما جواب سر بالا
دوباره نرخ خودت را چنین مبر بالا
به جای بوسه ای از جان من چه می خواهی
کجاست قیمت یک بوسه این قدر بالا
مکن زبان مرا باز، این به نفع تو نیست
که هست قدرت طبعم ز هر نظر بالا
به سادگی که خودش را نمی کشد پایین
کسی که می رود از پله ی هنر بالا
در آن دقیقه که بار گناه سنگین است
دعا نمی رود از جاده اثر بالا
آسانسوری که فقط جای پنج، شش نفر است
نمی رود به خدا با چهل نفر بالا
رقیب کیست به جز عاشقی بلاتکلیف
که گاه می رود از هر چه بام و در بالا
بیا و ناز و ادا را گران مکن، ور نه
در این معامله باشد تو را ضرر بالا
بیا که نرخ تورم کمی شکسته شود
بگیر دست مرا با خودت ببر بالا
به شرط آن که دوباره بیاوری پایین
................................................