پسرم! عشق که یک حس همین جوری نیست
شاعر: ناصر فیض
۱۳ تیر ۱۳۹۱ |
۹۱۹۵ |
۰
عاشقی لایق هر آدم پیزوری نیست
پسرم! عشق که یک حس همین جوری نیست
عشق گنج است ولی رنج فراوان دارد
خودمانیم تو را طاقت رنجوری نیست
تا چهل سال دلی خون نخورد دل نشود
طعم انگور که چون باده ی انگوری نیست
بی تب عشق مبادا بنشینید به هم
چون که نزدیکی تان نیز کم از دوری نیست
در رگ عشق بِدم، عاطفه را عاشق باش
چون که بی مهر، صفا در گل شیپوری نیست
فرض کن، نیست هوس آنچه هوا در سر توست
شور عشق است ولی عشق به این شوری نیست
عشق یک چیز لطیف است زمختش نکنید
عشق یک پرده ی زیباست ولی توری نیست
خانه بی دلبر و معشوق بهشت است ولی
چون بهشتی است که در داخل آن حوری نیست
عشق منظومه ی زیبای پریشانی هاست
پسرم! عشق که یک حس همین جوری نیست
دوست دارم غزلم چیز بلندی نشود
ورنه جون همگی دست من اینجوری نیست*
*این مصرع تصویری است.