هرکه در عشق سر از قله برآرد هنر است

شاعر: مژگان عباسلو

30 اردیبهشت 1397 | 24873 | 9

چشمها – پنجره‌های تو – تامل دارند
فصل پاییز هم آن منظره‌‌‌ها گل دارند

ابر و باد و مه و خورشید و فلک مطمئنم
همه در گردش چشم تو تعادل دارند

تا غمت خار گلو هست، گلوبند چرا؟
کشته‌هایت چه نیازی به تجمل دارند؟

همه‌جا مرتع گرگ است، به امید که‌اند
میش‌هایم که ته چشم تو آغل دارند؟

برگ با ریزش بی‌وقفه به من می‌گوید:
در زمین خوردن، عشاق تسلسل دارند

هرکه در عشق سر از قله برآرد هنر است
همه تا دامنه‌ی کوه تحمل دارند

مژگان عباسلو

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 3.88 با 175 رای


نظرات

پرستو
30 فروردین 1404 12:07 ب.ظ
آفرین به شما.. عالی بود

محمد
10 مهر 1402 09:49 ق.ظ
هر که در عشق سر از قله برآرد هنر است
با آرزوی توفیق روز افزون برای شما بانوی شاعر
خیلی زیبا ودلنیشنه

محمد مهدی عسگری
03 بهمن 1400 06:59 ب.ظ
بسیار زیبا
با ارزو موفقیت پی یا پی😍🙏🏻

محمد مهدی عسگری
03 بهمن 1400 06:51 ب.ظ
بسیار زیبا
با ارزو موفقیت پی یا پی😍🙏🏻

محمد
16 دی 1400 01:27 ب.ظ
عالی بود.

بهنام
05 بهمن 1399 10:09 ق.ظ
خیلی قشنگه تین شعر مچکرم

حسن گودرزی
04 آذر 1399 06:41 ب.ظ
چقدر زیبا بود .ممنونم

مسلم
22 اردیبهشت 1398 12:51 ق.ظ
هرکه در عشق سر از قله برآرد هنر است
همه تا دامنه‌ی کوه تحمل دارند
عالی بود

پروانه پرتوی
14 خرداد 1397 10:37 ب.ظ
ای دل اندر دام زلفش از پریشانی منال
مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش
ساقیا در گردش ساغر تعلل تا به چند
دور چون با عاشقان باشد تسلسل بایدش