مپرس حال مرا! روزگار یارم نیست

شاعر: فاضل نظری

27 فروردین 1391 | 24382 | 3
مپرس حال مرا! روزگار یارم نیست
جهنمی شده ام، هیچ کس کنارم نیست

نهال بودم و در حسرت بهار! ولی
درخت می شوم و شوق برگ و بارم نیست

به این نتیجه رسیدم که سجده کردن من
 به جز مبارزه با آفریدگارم نیست

مرا ز عشق مگویید، عشق گمشده ای است
که هر چه هست ندارم! که هر چه دارم نیست

شبی به لطف بیا بر مزار من، شاید
بِرویَد آن گل سرخی که بر مزارم نیست

فاضل نظری

  • متولد:
  • محل تولد: اراک
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.28 با 86 رای


نظرات

فرزاد
22 مهر 1402 12:53 ب.ظ
خیلی عالی

Maede
30 دی 1401 11:22 ب.ظ
حس قشنگیه ممنونم

لیلا
26 مهر 1400 10:24 ق.ظ
عاشق شعراتون هست درود بد شما