رفت تا دامنش از گَرد زمین پاک بماند

شاعر: قیصر امین پور

۳۰ فروردین ۱۳۹۱ | ۲۱۱۹۸ | ۴
رفت تا دامنش از گَرد زمین پاک بماند
آسمانی تر از آن بود که در خاک بماند

از دل برکه ی شب سر زد و تابید به خورشید
تا دل روشن نیلوفری اش پاک بماند

دل و دامان شب آنگونه ز سوز دم او سوخت
که گریبان سحر تا به ابد چاک بماند

خوشه سرمست رسیدن شد و از شاخه فرو ریخت
تا که در خاک رگ و ریشه ی این تاک بماند

هر چه دیدیم از این چشم، همه نقش بر آب است
نیست نقشی که در آیینه ی ادراک بماند

جز صدای سخن عشق صدایی نشنیدیم
که در این همهمه ی گنبد افلاک بماند*


*از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند(حافظ)

قیصر امین پور

  • متولد:
  • محل تولد: گتوند
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 3.63 با 62 رای


نظرات

........
۰۴ مهر ۱۴۰۰ ۱۱:۵۵ ب.ظ
رفت تا دانش از گرد زمین پاک بماند

آسمانی تر از آن بود ک در خاک بماند

مهرابی
۰۳ شهریور ۱۴۰۰ ۰۲:۳۰ ب.ظ
حرف نداده این شعر

رضا
۲۴ تیر ۱۳۹۹ ۰۱:۰۷ ق.ظ
هر چه دیدیم از این چشم همه نقش بر آب است
نیست نقشی که در آیینه ادراک یماند

مینا
۱۹ مرداد ۱۳۹۷ ۰۲:۵۹ ق.ظ
حرف نداره این شعر...