ای رود! قلیل ها نمیفهمندت/امام حسن علیه السلام
شاعر: يوسف رحيمي
۳۰ آذر ۱۳۹۱ |
۹۳۱ |
۰
چشمان تو غرق خون و لب ها پر آه
آتش به دلت شراره میزد ناگاه
هر قطره ی خون روی لب تو میگفت:
«لا یوم کیومک أباعبدالله»
...
از آن همه بیکسی سخن میگویند
از شعلة آه و سوختن میگویند
بالای سرت زینب و عباس و حسین
بر سینه زنان حسن حسن میگویند
....
ای عشق! دلیل ها نمیفهمندت
ای رود! قلیل ها نمیفهمندت
والله معزّ الاولیائی آقا
هر چند ذلیل ها نمیفهمندت