تو نيستي و استکان ها نيز خاموشند

شاعر: پانته آ صفایی بروجنی

۱۷ خرداد ۱۳۹۳ | ۵۸۹ | ۰
لب تشنه خوابيدند پاي حوض گلدان ها
شايد تو برگشتي و برگشتند باران ها
 
شايد تو برگشتي و شهريور خنک تر شد
دنيا کمي آرام شد، خوابيد توفان ها
 
شايد تو برگشتي و مثل صبح روز عيد
پر کرد ذهنِ خانه را تبريکِ مهمان ها
 
آن وقت دورِ سفره مي گويند و مي خندند
بشقاب ها، چنگال و قاشق ها، نمکدان ها
 
آن وقت عطر چاي لاهيجان و ليمو ترش...
آن وقت رفت و آمدِ شيرينِ قندان ها...
::
تو نيستي و استکان ها نيز خاموشند
اي کاش بودي تا تمام روز فنجان ها...
 

پانته آ صفایی بروجنی

  • متولد:
  • محل تولد: بروجن
  • مهندسی مکانیک و دانشجوی كارشناسی ارشد ادبیات
  • خوش به حال آهوها
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.