شاخه ها دارند برگ تازه درمي آورند

شاعر: پانته آ صفایی بروجنی

۱۱ مرداد ۱۳۹۳ | ۱۶۷۲ | ۱
 
بادها هر ابر را از آسمانم مي برند
پشتِ پايش ابر پر باران تري مي آورند
 
جنگلي خالي پس از يک ماه آتش سوزي ام
خاطرات سبز من حالا فقط خاکسترند
 
بي تو مثل بره اي در باتلاق افتاده ام
هر چه سعيم بيشتر، اميدهايم کمترند
 
تو کجا؟ رام کدام آهوي صحرايي شدي؟
ببرِ مغرورِ من! آيا زخم هايت بهترند؟
 
من کسي ديگر سراغم را نمي گيرد، مگر
قاصدک ها گاه گاه از آسمانم بگذرند
 
قاصدک هايي که از اين دور و بر رد مي شوند
گاه گاهي هم خبرهاي تو را مي آورند
 
کاش روزي هم تو از «بابا خبر»* ها بشنوي
شاخه ها دارند برگ تازه درمي آورند
 
بعد برگردي، ببيني باز هم سنجاب ها
لابلاي شاخه ها اين جا و آن جا مي پرند
 
 
 
*در برخي مناطق ايران قاصدک را گويند

پانته آ صفایی بروجنی

  • متولد:
  • محل تولد: بروجن
  • مهندسی مکانیک و دانشجوی كارشناسی ارشد ادبیات
  • خوش به حال آهوها
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 3.83 با 6 رای


نظرات

فاطمه دبیری
۱۱ مرداد ۱۳۹۳ ۱۱:۱۸ ق.ظ
من کسي ديگر سراغم را نمي گيرد

منِ ابتدای مصرع توجیهی ندارد...