چه قَدَر مي شود قرار گذاشت
چشم ها را به انتظار گذاشت
در دياري که درد ياري نيست
پا نبايد در آن ديار گذاشت
کاش مي شد به جاي اسب و تفنگ
مهرباني به يادگار گذاشت
مي شود مي شود فقط با تو
دست در دست روزگار گذاشت
مي شود فصل هاي تازه گشود
نام هر فصل را بهار گذاشت
تو اگر در کنار من باشي
همه را مي شود کنار گذاشت