به یاد عمر تو دل، هیجده ترک برداشت
نگاه هر ترکی شد کبود و لک برداشت
تو انتخاب کن افطار را نمک یا شیر
علی به خاطر زخم دلش نمک برداشت
شب وداعِ تو از درد، شاخه شاخه ی نخل
کنارِ پنجره ی باد، نی لبک برداشت
چنان غریب به بالین گریه خوابیدی
که سیل اشک تو را رودخانه شک برداشت
نگاه و دست و دل خاکی ام تیمّم را
به یاد درد تو از کوچه ی فدک برداشت
زمین به حرمت لالایی ات زمان را خواند
برای خواب تو گهواره از فلک برداشت
سه آسمانی معبود آمدند و فلک
به یمن مقدمت از آسمان کمک برداشت