طنز پردازی و طنزخوانی پر است از شیرینی. پر از لبخندهای تحسین آمیز خواننده تا نیشخندهای تلخ شاعر. پر است از استعارات و الفاظ و جملات نغز و پرمعنا؛ البته در طنزی سالم، نه هر طنزی.
با این همه، طنز اگر طنز باشد همیشه بیش از خنده، طعنه به واقعیت میزند. آنچه به جدیت نمیرود، زبان طنز به سرعت میبردش. با همه تلخیها و با همه شیرینیهایش…هرچند شیرینیهایی تلخ!
«یک بغل کاکتوس» به همت "امیدمهدینژاد" برگزیده ای از شعر شعرای معاصر است. اشعاری با موضوعاتی مانند فقر، گرانی، تبعیض، دورویی و…که خنده بر لب مخاطب مینشانند.
۱۰۰ شعر، سرشار از انتقادهایی شیرین. حرفهایی سنگین که شاید مخاطبینی داشته باشد غیر از طنزخوانها. مخاطبینی بسیار جدی که حتی یکبار هم که شده باید این کاکتوسها را در بغل بگیرند تا نیششان را بچشند و شاید از سر درد لبخندی هم بر کنج لب شان بنشیند. کاکتوسهایی که پُر اند از مغزهایی پرآب در برهوت بیتوجهی به بسیاری چیزها، کاکتوسهایی با “خارهایی شیرین…”