..به شهید جاویدالاثر: سید مهدی موسوی
و اخلاص آنان که حتی نامشان برنگشت.
از حفظ دارم حرف های آخرت را
وقتی به باد عشق می دادی سرت را
وقتی نشستی و مرا بوسیدی و بعد...
بغضت رقم زد حرف های دیگرت را
یادم می آید مثل عکسی :
" مثل عکست ،
مادر درآغوشش گرفته پیکرت را"
رفتی و مادر پشت پایت آب پاشید
در بغض من پاشید چشمان ترت را
برگشتی و آیاتی از لبخند خواندی
برگشتی و دادی به من انگشترت را
... این بار، باران پشت پایت آب پاشید
فوج فرشته موج زد بال و پرت را
این بار، پروانه شدی.. با باد رفتی
در باد خواندی آیه های از برت را
آن روز ، فکرش را نمی کردیم دیگر...
...دیگر...
نمی بینیم حتی پیکرت را
دیگر نمی آیی که حتی پس بگیری
انگشترت را، نامه ی شهریورت را...