برگشتی و آیاتی از لبخند خواندی

شاعر: محمدجواد شاهمرادی

۲۷ شهریور ۱۳۹۳ | ۶۴۷ | ۰


..به شهید جاویدالاثر: سید مهدی موسوی
و اخلاص آنان که حتی نامشان برنگشت.


از حفظ دارم حرف های آخرت را
وقتی به باد عشق می دادی سرت را

وقتی نشستی و مرا بوسیدی و بعد...
بغضت رقم زد حرف های دیگرت را

یادم می آید مثل عکسی :
   " مثل عکست ،
مادر درآغوشش گرفته پیکرت را"

رفتی و مادر پشت پایت آب پاشید
در بغض من پاشید چشمان ترت را

برگشتی و آیاتی از لبخند خواندی
برگشتی و دادی به من انگشترت را

... این بار، باران پشت پایت آب پاشید
فوج فرشته موج زد بال و پرت را

این بار، پروانه شدی.. با باد رفتی
در باد خواندی آیه های از برت را

آن روز ، فکرش را نمی کردیم دیگر...
     ...دیگر...
     نمی بینیم حتی پیکرت را

دیگر نمی آیی که حتی پس بگیری
انگشترت را، نامه ی شهریورت را...

 

محمدجواد شاهمرادی

  • متولد:
  • محل تولد:
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.