امروز محتاج تو ام، فردا نمی خواهم

شاعر: علیرضا بدیع

11 خرداد 1391 | 3594 | 1
تا زنده باشم، چون کبوتر، دانه می خواهم
امروز محتاج تو ام، فردا نمی خواهم

آشفته ام؛ زیبایی ات باشد برای بعد
من درد دارم، شانه ای مردانه می خواهم

از گوشه ی محراب عمری دلبری جستم
اکنون خدا را گوشه ی میخانه می خواهم

می خندم و آیینه می گرید به حال من
دیوانه ام! هم صحبتی دیوانه می خواهم

در را به رویم باز کن! اندوه آوردم
امشب برای گریه کردن شانه می خواهم
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 3.79 با 14 رای


نظرات

آموزگا
15 اردیبهشت 1401 10:47 ب.ظ
چاپلوسیتو دیدم پشیمونم از امتیازی که بهت دادم