حساب پای تو از پای دیگران منهاست
شاعر: علیرضا بدیع
۱۱ خرداد ۱۳۹۱ |
۳۵۴۸ |
۰
هنوز جمله ی «او رفت» بر لب شن هاست
حساب پای تو از پای دیگران منهاست
عبور کردی و سجّاده ماند بر لبِ رف
چرا که ردّ و پای تو، مُهر مومن هاست
چنان من و تو در اکسیر عشق حل شده ایم
که انفصال تو از من ورای ممکن هاست
علی الطّلوع نگاهت به جانب روشن
هنوز ساده ترین ساعت موذن هاست
شنیده ام که تو سرکرده ی پری هایی
و این که روسری ات آشیانه ی جن هاست
گناه سرخ تو یاغی کننده ی ظاهر
نگاه سبز تو آرام بخش باطن هاست
پس از تو تلخ ترین روزمرّه زندگی است
که بی تو مزّه این جبر، در مُسکّن هاست
هزار حرف فراموش بر تن دریا
ولی قصیده ی «او رفت» بر لب شن هاست