شطرنج مسخره است زمانی که شاه نیست

شاعر: علیرضا بدیع

۱۱ خرداد ۱۳۹۱ | ۴۷۱۷ | ۰
در سرزمین من زنی از جنس آه نیست
این یک حقیقت است که در برکه ماه نیست

این یک حقیقت است که در هفت شهر عشق
دیگر دلی برای سفر رو به راه نیست

راندند مردم از دل پر کینه، عشق را
گفتند: جای مست در این خانقاه نیست

دنیا بدون عشق چه دنیای مضحکی است
شطرنج مسخره است زمانی که شاه نیست

زن یک پرنده است که در عصر احتمال
گاهی میان پنجره ها هست و گاه نیست

افسرده می شوی اگر ای دوست حس کنی
جز میله های سرد قفس تکیه گاه نیست

در عشق آن که یکسره دل باخت، برده است
در این قمار صحبتی از اشتباه نیست

فردا که گسترند ترازوی داد را
آن جا که کوه بیشتر از پرّ کاه نیست

سودابه رو سپید و سیاووش رو سفید
در رستخیز عشق کسی رو سیاه نیست
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 3.7 با 10 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.