هر رهگذری در خور دروازه ی من نیست

شاعر: علیرضا بدیع

11 خرداد 1391 | 24479 | 10
خاتون من! آن جا که تویی مشک ختن چیست؟
جز عطر تو در این غزل تازه ی من نیست

این قصه که واگویه شده سینه به سینه
افسانه ی عشق است که آوازه ی من نیست

من ماهی ام اما به سرم شور نهنگ است
این برکه ی بی حوصله اندازه ی من نیست

شهری که منم، رو به تو آغوش گشوده است
هر رهگذری در خور دروازه ی من نیست

دفترچه ی آن شاعر یک لایه قبایم
جز خرقه ی غم بر تن شیرازه ی من نیست

دیوانه شوم یا نشوم، عشق می آید
پیدا شدن ماه به خمیازه ی من نیست
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 3.98 با 192 رای


نظرات

م.ق
09 مرداد 1403 10:02 ب.ظ
خیلی زیبا بود،مخصوصا،من ماهی ام اما....این برکه ی بی حوصله اندازه ی من نیست

ناشناس
15 دی 1402 06:26 ب.ظ
خیلی قشنگه ، مخصوصا اونجا که جز عطر تو در این غزل تازه ی من نیست .
من ۱۳ سالمه شعرم مینویسم خیلی دوست دارم شعرامو پخش کنم .

شفق
25 آذر 1402 08:21 ب.ظ
علیرضا منتظرم باش
بزودی میام...
کوههای بینالود بین ماست.

الهام
10 بهمن 1400 12:18 ب.ظ
فوق العاده بود
جایی بیت (من ماهی ام اما...) رو شنیدم و خیلی لذت بردم فکر میکردم شعر از شاعری مثل حافظ، سعدی، ... باشه.
برای شما شاعر بزرگوار آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.

محمد
24 آبان 1400 09:53 ب.ظ
متنش عاااالیه.
خصوصا من ماهی ام

میخوام بزنم سر مغازه ام.ماهی فروشی دادم اما.....

رهگذر
05 شهریور 1399 04:24 ب.ظ
خوشم اومد 👌
دلنشینه🎶

amir
11 خرداد 1399 11:13 ب.ظ
بیت آخر رو نمیفهمم چرا وزنش رو درست نکردن
اگه به جالی میاید بیابد به کار مرفت وزن درست بود
دیوانه شوم یا نشوم عشق بیاید

وريا
31 فروردین 1399 11:16 ق.ظ
بيت آخر سكته داشت

وريا
29 بهمن 1397 10:08 ب.ظ
خوش وزن و شيوا بود
ولي بيت پاياني بسيار ضعيف بود

مینا
15 خرداد 1391 10:33 ب.ظ
زیبا وشیوا وصریح سروده شده بود
متشکر
دوست داشتم دوبیت دیگه هم درادامش عنوان میشد!