مرا چون آینه هر کس به کیش خویش پندارد

شاعر: علیرضا بدیع

۱۱ خرداد ۱۳۹۱ | ۷۳۵۴ | ۱
شبی با بید می رقصم، شبی با باد می جنگم
که چون شب بو به وقت صبح من بسیار دلتنگم

مرا چون آینه هر کس به کیش خویش پندارد
و الاّ من چو می با مست و با هشیار یکرنگم

شبی در گوشه ی محراب لختی «ربّنا» خواندم
همان یک بار تارِ موی یار افتاد در چنگم

اگر دنیا مرا چندی برقصاند ملالی نیست
که من گریانده ام یک عمر دنیا را به آهنگم

به خاطر بسپریدم دشمنان! چون «نام من عشق است»
فراموش ام کنید ای دوستان! من مایه ی ننگم

مرا چشمان دلسنگی به خاک تیره بنشانید
همین یک جمله را با سرمه بنویسید بر سنگم
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.66 با 38 رای


نظرات

saeid
۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۰۹:۰۶ ب.ظ
بسیار زیبا و پر محتوا در ضمن این شعر بر سنگ یادبود سعید کریمیان عزیز نقش بسته