پسرم این بسیجی کوچک دوست دارد بزرگ تر باشد
شاعر: پروانه نجاتی
۲۴ خرداد ۱۳۹۱ |
۱۹۸۲ |
۰
پسرم این بسیجی کوچک دوست دارد بزرگ تر باشد
چفیه ای و پلاک و تسبیحی! دوست دارد که چون پدر باشد
پشت پُشتی پناه می گیرد گاه هم ایست می دهد ما را
اسم شب، کاروان خورشید است، بگذرد هر که باخبر باشد
شب که خوابید زیر بالش خود می گذارد تفنگ بازی را
یعنی این مرد کوچک خانه دائم آماده ی خطر باشد
باز پوشیده چکمه های پدر، می تکاند غبار خاطره را
آب و قرآن و عود و آیینه، مرد آماده ی سفر باشد!