سرفه می کند وَ طعم جبهه را، در هوای کوچه می پراکند
شاعر: پروانه نجاتی
۲۵ خرداد ۱۳۹۱ |
۱۹۴۸ |
۱
سرفه کرد و از کنار من گذشت چفیه پوش آشنای این محل
او هنوز سر به زیر و ساده است شیرمرد با خدای این محل
می توان از نگاه زرد او، خوشه های درد را درو کنی
با عبور او چه تازه می شود رنگ و بوی جای جای این محل
می شناسمش من آن چنان که تو، کوچک و بزرگ این محله نیز
تکیه گاه اعتماد کوچه است پنجه ی گره گشای این محل
سرفه می کند وَ طعم جبهه را، در هوای کوچه می پراکند
بوی دودهای شیمیایی،آه، خاطرات مردهای این محل
گرچه ذره ذره آب می شود، پیش چشم های گریه ناک من
او هنوز با صداقتی نجیب، کار می کند برای این محل