این شعرها اثاثیه ی خانه ی من اند

شاعر: مرتضی حیدری آل کثیر

28 خرداد 1391 | 1053 | 0
یک شمع! یک مداد، کمی غم! شبی بلند!
این چندتا اثاثیه ی خانه ی من اند

بر هم زدند، خلوت تنهایی مرا
این سایه ها که بیشترش سایه ی زن اند

تنها نگاه های تو مانده که در سرم
با سوزن تأمّل شان واژه می تنند

در قالبی شکسته مرا جمع می کنی
عشق تو شکل داده به من با همین روند

در این سفر جلوتری از من ولی چرا
آیینه ها درنگ تو را پخش می کنند؟

اسمت معلق است میان دهان شان
آنها که شعرهای مرا می پراکنند

آنها که در تخیّل شان فیل می پرد
اما پرندگان مرا سنگ می زنند

حالا در این مثلث آیینه! خواب! شعر!
در کوچه ای که اغلب شب هاش، روشن اند

بین خطوط دفتر خود پرسه می زنم
این شعرها اثاثیه ی خانه ی من اند

مرتضی حیدری آل کثیر

  • متولد:
  • محل تولد: شوش
  • کارشناسی زبان و ادبیات فارسی
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.