شرمي ست در نگاه من؛ اما هراس نه
کم صحبتم ميان شما، کم حواس نه
چيزي شنيده ام که مهم نيست رفتن ات!
درخواست مي کنم نروي، التماس نه
از بي ستارگي ست دلم آسماني است
من «عابري» فلک زده ام، آس و پاس نه
من مي روم، تو باز مي آيي، مسير ما
با هم موازي است وليکن مماس نه
پيچيده روزگارِ تو،از دور واضح است
از عشق خسته مي شوي اما خلاص نه