ناگاه زنگ در...چه کنم؟...هرچه باد باد

شاعر: علی کریمان

06 تیر 1393 | 1898 | 0

 

دل می تپد، دوباره زبان باز می کنم
هر قفل را به یک ضربان باز می کنم
 
 
الفاظ عاشقانه خجل می کند مرا
ناچار لب به گفتنشان باز می کنم
 
در من بِدَم همیشه بهارم، که سال هاست
تقویم را خزان به خزان باز می کنم
 
بدرود یا سلام؟...مرا پیر می کند
هر نامه ای که دل نگران باز می کنم
 
نفرین نمی کنم، به خدا سفره ی دل است
سجاده ای که وقت اذان باز می کنم
 
گفتی غزل نخوان، چه کنم؟ وقت دیدنت
مانند زخم کهنه دهان باز می کنم
 
این عاشقانه ها همه از سوز سینه است
ننگا بر آن که گفت دکان باز می کنم
 
ناگاه زنگ در...چه کنم؟...هرچه باد باد
در را به روی نامه رسان باز می کنم

علی کریمان

  • متولد:
  • محل تولد:
  • 9/75
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.5 با 4 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.