مقالات و یادداشت ها

شعر محاوره ای؛ عامیانه سرایی یا عوامانه سرایی؟

17 شهریور 1392 | 11817 | 0

قربون اون دلای تک سرنشین/ ابوالفضل زرویی نصرآباد
شعر محاوره ای شاخه ای از شعر عامیانه فولكلور  است که مجموعه ای از خرده فرهنگ ها، باورها، حسرتها و آرزوهای توده های مردمی را روایت می کند. فولكلور  (دانش عامیانه) یكی از موضوعات مردم شناسی می باشد كه به مطالعه هنرها و رسوم و سنن عامیانه ای می پردازد كه در جوامع متمدن و صنعتی رواج دارد. فولكلور از دو جزء (توده مردم Folk) و (دانستن و شناختن Lore) تركیب یافته است.
نکته لازم به ذکر این که، نباید عامیانه سرایی را با عوامانه سرایی یکسان پنداشت؛ عوامانه سرایی ریشه در نگاهی سطحی و قشری یا تعصب آمیز به موضوع داشته، زبان و ظرفیت های آن نادیده گرفته می شود در حقیقت نوعی ابتذال  کلامی به شمار می رود، اما عامیانه سرایی شگردی است برای بیان حکمت های زندگی به زبان ساده و دلنشین شعری.
شعر عامیانه به دو زبان رسمی و محاوره ای سروده می شود و هریک جایگاه فرهنگی و هنری خاص خود را دارد. بسیاری از شاعران بزرگ در شعر خود به فرهنگ عامیانه توجه داشته اند؛ مثلاً‌ از دیوان‌ حافظ‌ می‌توان‌ بیت‌ زیر را مثال‌ آورد كه‌ بدون‌ اطلاع‌ از دانش‌ عامه‌، نمی‌توان‌ به‌ درك‌ درستی‌ از آن‌ دست‌ یافت‌:
با چشم‌ و ابروی‌ تو چه‌ تدبیر دل‌ كنم‌
وه‌ زین‌ كمان‌ كه‌ بر سر بیمار می‌كشی‌
جذاب ترین بخش شعر عامیانه، محاوره سرایی است که گستره وسیعی در برابر شاعر و مخاطب قرار می دهد. با مرور عناصر و ویژگی های شعر محاوره در یک نگاه مختصر  می توان به راز زیبایی و تأثیرگذاری شعر مورد بحث پی برد:

-    سادگی روایت و بی تکلفی
حرفای گریه‌دار نمی‌پسندین؟
می‌خواین یه جوک بگم کمی بخندین؟

که البته گاه در این شعر گاهی به دلایلی، دچار تکلف می شود:
من از رکود عشق در خروشم...
چهارده فرشته و سه اختر
شهری که بوی کاهگل نداره
پیاده تا امامزاده داوود

-    شکستن کلمات و تغییر ساختار واژگانی
شب تو بیابون خدا...
اون جا بشین ....

-    تغییر نحو کلام برای رسیدن به اصل سادگی و صمیمیت
خوشا به حال اون که تو محله‌ش
هوای عاشقی زده به کله‌ش

-    بهره گیری از اصطلاحات عامیانه و کنایات مردمی
دل می‌گه هرچی‌بش بگی فوتینا
خواب و خوراک و زندگی فوتینا
و:
بازم همون دوره بی‌سواتی
قربون اون حرفای عشق لاتی
و:
زدم تو خال تون دوباره،‌ آخ‌جان!
حسابی حال تون گرفته شد، هان؟!

-    کاربرد ضرب المثلهای افواهی و زبانزد
تنگ غروب، که شهر پرشد از «رپ»
ما موندیم و یه کوچه علی چپ

-    حذف اجزای سخن و جایگزینی  انواع لحن در کلام
تو خانمی؟ تو خوشگلی؟ چه حرفا...!
حرف زیاد نزن، برو بینیم باآااا
و:
ببین تو آینه، آخه این چه ریخته ؟
مثل تو صدتا توی کوچه ریخته!

-    ارائه حکمت های زندگی که در نگاه اول خرد و ناچیز به ذهن می رسند
یه چیز می‌گم، ایشالا دلخور نشین:
«قربون اون دلای‌تک‌سرنشین!»

- چاشنی طنز
حضور حضرت منیژه خاتون
چطوره حال بچه گربه‌هاتون؟
و:
شد بدل از باغ  و زمین سرکشی
شغل شریفت به مسافرکشی

سخن آخر این که بسیاری از امثال و اصطلاحات متداول و از همه مهم تر، دغدغه های زندگی در دنیای امروز ممكن است با تحولات فرهنگی و اخلاقی و اجتماعی تا نیم قرن دیگر در زبان عامه، متروك شوند و مفاهیم خود را از دست دهند و برای آیندگان مجهول بمانند؛ چنان كه بسیاری اصطلاحات و امثال در ادبیات قدیم ما وجود دارد كه امروزه برای ما غیرقابل فهم اند. توجه هوشیارانه شاعر محترم به این امر و بهره گیری از ظرفیت بالا و کارکرد مهم شعر محاوره ای برای بیان واقعیات دنیای امروز، دستاورد بزرگ این شعر است. دستاوردی که به جهت پرهیز شاعر از عوامانه سرایی و گرایش به اصل ارائه حکمت عامیانه، ارجمند تر و باشکوه تر به چشم می آید...




امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 3.47 با 15 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.

موضوعات