مقالات و یادداشت ها

سیده تکنم حسینی؛ پدیده شعر مهاجرت افغانستان

۰۱ مرداد ۱۳۹۳ | ۵۳۲۳ | ۱

باسمه تعالی

سیده تکتم حسینی؛ پدیده ی شعر مهاجرت افغانستان

 

دیدار شاعران با رهبر هر ساله در نیمه ی رمضان صورت می گیرد و از سراسر ایران، شاعرانی گرد هم می آیند و در جمعی صمیمانه به شعرخوانی در محضر حضرت آیه الله خامنه ای مدظله العالی می­پردازند. اینکه روند حضور در این جلسه چگونه است و شاعران از چه کانال هایی و با داشتن چه معیارهایی توفیق حضور در این جلسه را می یابند، مورد بحث ما نیست و ما با آن کاری نداریم؛ آن چه که مورد نظر نویسنده و موضوع این نوشته است، اتفاقات خوبی ست که در این دیدار هر ساله روی می دهد و پیامدها و حاشیه های مثبتی­ست که برای شاعران در پی دارد؛ به خصوص شاعرانی که توانسته اند در آن محفل، شعر بخوانند و به خاطر شعرشان مورد توجه و تفقد رهبر قرار گرفته اند.

امسال این دیدار پر شورتر برگزار شد و رنگ و بوی دیگری داشت چرا که حضور پررنگ شاعران غیر ایرانی از کشورهای افغانستان، تاجیکستان، پاکستان، هند، اوکراین و شعر خوانی آنان این دیدار را متمایز از سال های گذشته کرده بود؛ شاعرانی که برای این دیدار و همچنین نخستین همایش بین اللملی شاعران پارسی گوی دعوت شده بودند. در این دیدار از هر کشور یک شاعر شعر خواند. با وجود اینکه تعداد شاعران افغانستانی حاضر در میان مهمانان بیشتر از شاعران دیگر کشورها بود، از این کشور نیز تنها یک شاعر شعر خواند. آن اتفاق مهمی که باعث شد تا جرقه ی نوشتن این مطلب در ذهنم زده شود و اصل بحث ماست، توجه و استقبال رهبر و شاعران از شعرخوب خانم سیده تکتم حسینی ست که در این جلسه به نمایندگی از شاعران افغانستانی فرصت شعرخوانی یافت. اولین حضور خانم تکتم حسینی در چنین محفلی که شاعران از سرتاسر ایران و چند کشور دیگر گرد آمده بودند، بسیار موفق آمیزو درخشان بود.

خانم حسینی را می توان پدیده ی این سال های شعرمهاجرت دانست چرا که با توجه به سابقه و مدت حضور ایشان در عرصه ی شعر، از پیشرفت چشمگیری برخوردار بوده اند و شعرهای بسیار خوبی سروده اند که از احساس و عاطفه ی بالا، انسجام و استحکام زبانی، موسیقی قوی و یکدستی برخورداراست. به اعتراف اساتیدی همچون محمدکاظم کاظمی اگر ایشان به همین روند خود ادامه دهند، کسی جلودار او نیست.عقیده ی شخصی بنده این است که اگر خانم حسینی به همین قدرت به شعر بپردازند، دور نیست زمانی که ایشان را به لقب "بانوی غزل افغانستان" بشناسند و این نه تعارف است و نه گزافه.

غزلی که خانم حسینی در این دیدارخواندند و مورد استقبال رهبر قرار گرفت، به طوری که قسمت هایی از آن را زمزمه کردند و در پایان شاعر را مورد تفقد و تحسین قرار دادند، با هم می خوانیم؛ شعری که تحسین شاعران حاضر در جلسه را به دنبال داشت و بسیار تأثیرگذار بود و شور دیگری به جلسه بخشید:

نشسته برف پیری روی مویت  دلم می­خواست تا باران بگیرد

تنت از خستگی خرد و خمیر است  بیا تا خانه بوی نان بگیرد

 

بهـــــاران از تو تصویـــری ندارد  پــدر پاییـــــز تقصیـــری ندارد

نمی­خواهم که در این فصل غربت دل پرمهــرت از آبان بگیرد

 

غریب و خسته و بی سرپناهم  سیاه است آسمان بختگاهم*

برای برگ های زرد عمـــــرم  بگـــو جنگل حنــا بندان بگیــــرد

 

پدر اندوه در دلهــا زیاد است  سرِ راه تو مشکل ها زیاد است

بگو کی می­رسد از راه آن روز  که بر ما زندگــی آسان بگیرد

 

خدا قوت... نباشی خسته­ای ماه  از این دنیای تاریک و پر از آه

خدای یوسفِ افتـــاده در چاه  تقاصت را از ایــن زندان بگیرد..

 

خدا را شکــــر اگر امروز غـــــم هست حرم هست و حرم هست و حرم هست

خودت گفتی به من ، امکان ندارد  دل سادات در ایــران بگیرد

*بختگاه: پیشانی...

 

 

اهمیت و ارزشمند بودن این رویداد با دانستن این موضوع  بر خوانندگان روشن می گردد که پیش از این هر ساله شاعران افغانستانی - به استثنای آقای کاظمی - در این دیدار به شعرخوانی پرداخته اند اما هیچکدام مانند خانم حسینی مورد استقبال، توجه و تشویق قرار نگرفتند. این موضوع ناخواسته مرا به یاد چگونگی مطرح شدن محمدکاظم کاظمی در ایران انداخت، زمانی که با انتشار مثنوی "بازگشت " در بین شاعران همزبان ایرانی شوری ایجاد کرد و بسیاری از آن ها به استقبال شعر او رفتند و جوابیه هایی نیز سرودند. این دو اتفاق هرچند که متفاوت از هم هستند و مربوط  به دوره های زمانی جداگانه ای می باشند اما به نوعی به هم شبیه اند. موضوع شعر خانم حسینی همانند مثنوی بازگشت کاظمی، مشکلات و رنج های مهاجرت است؛ شاعر با بیانی بسیار عاطفی، به درددل با پدر خود و همدردی با او می پردازد، پدری که چند دهه پیش با اشغال افغانستان توسط شوروی، برای نجات خانواده از خطرات و مصائب جنگ و به شوق همجواری با حرم اهلبیت(س) به جمهوری اسلامی ایران  مهاجرت می کند؛ ایرانی که آن سال ها با انقلاب جهانی خود، امید را در دل مستضعفان وشیعیان جهان زنده کرد.

نکته ی مهم دیگر اینکه هرچند شعر مهاجرت افغانستان در سال های اخیر تأثیر زیادی از شعر معاصر ایران گرفته است اما متأسفانه میان شاعران مهاجر و شاعران ایرانی ارتباط کمی وجود داشته و دارد. کمتر دیده ایم که محافل مشترک و شب های شعر بزرگی با همکاری دو طرف برگزار شود. جدایی میان شاعران ایرانی و افغانستانی، آنان را از جهان شعر یکدیگر دور و محروم کرده است. گویی این شاعران که به یک زبان شعر می گویند و در زیر یک آسمان در کنار هم زندگی می کنند از یکدیگر بیگانه اند و از دغدغه های هم بی خبرند. بحث در آسیب شناسی و ریشه یابی این مسئله مجال دیگری می طلبد و مسئولان فرهنگی دو کشور باید در پی یافتن دلایل این بیگانگی در عین یگانگی باید باشند.

این مسئله را هم نباید از نظر دور داشت که شاعران مهاجر به خاطر انواع مشکلات و سختی هایی که در سال های مهاجرتشان با آن درگیرند، دچار نوعی رخوت، کم کاری و افت شده اند البته این موضوع همه گیر نیست و کم نیستند شاعران مهاجری که در گوشه گوشه ی ایران به حیات ادبی خود ادامه داده اند و می دهند؛ شعر را خوب می فهمند و خوب هم شعر می گویند. به این واقعیت نیز باید اشاره کرد؛ شاعرانی توانسته اند درمیان محافل ادبی، شاعران و شعردوستان ایرانی مطرح و شناخته شوند که در تعامل بیشتری با نهاد فرهنگی و ادبی بوده اند، این دسته از شاعران به خاطر ارتباط و پیوندشان با این محافل از کیفیت شعری بهتر و بلاتری برخوردارند که به عنوان مثال می توان از مانند محمدکاظم کاظمی و سیدضیا قاسمی نام برد.

اتفاقی که برای شعر خانم حسینی افتاد و نگاه ها را به شعر او معطوف کرد، هرچند مقطعی و کوتاه، سبب شده که بار دیگر توجه ها به شعر مهاجرت و شاعران مهاجر جلب شود. اینکه ازمیان شاعران دیگر کشورها  و حتی شاعران ایرانی، شعر ایشان بیشترازهمه مورد توجه رهبر و شاعران حاضر قرار گفت، علاوه بر اثبات کیفیت بالای شعر ایشان به اذعان اهل فن، نویددهنده ی اتفاق های بهتری و آینده ی درخشان برای این شاعر می باشد. درضمن حضور موفق ایشان با خوانش شعری زیبا و اجرایی منحصر به فرد، افتخاری برای شعر مهاجرت افغانستان بود که در این سال ها در سایه نفس می کشد.

 

سیدعلیرضا جعفری

 

 

 

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: ۳.۶۴ با ۱۴ رای


نظرات

بهار ایمانی راد
۱۷ مرداد ۱۳۹۳ ۱۲:۳۸ ب.ظ
سلام
چه متن خوبی .
برای شاعران مهاجر ارزوی توفیق می کنم .
خانم حسینی هم بسیار مستحق درخشش بودند.

موضوعات