واژه در واژه نگاهش غزل و رویا بود
شاعر: علی داوودی
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ |
۲۷۳۴ |
۰
موج در موج نگاهش غم ماهی ها بود
دلش آیینه لب تشنگی دریا بود
عشق را در عطش برکه و باران می دید
واژه در واژه نگاهش غزل و رویا بود
ماورای من و تو مرغ دلش پر می زد
گر چه یک روز و دو شب هم نفس با ما بود
چشم او غربت شب های شهیدان را داشت
در نگاهش خطی از کرب و بلا پیدا بود
دیدمش قافیه در قافیه پرپر زد و رفت
غزلی سرخ که با مطلع عاشورا بود