بگشا ای همه خوبی! در زندان مرا

شاعر: پروانه نجاتی

24 خرداد 1391 | 2142 | 0
شانه کن زلف غزل های پریشان مرا
تازه تر کن عطش روح پشیمان مرا

ای فروزان تر از آشوب غزلجوشی من
شعله تر کن نفس گرم غزلْ خوان مرا

ای سراپای وجودت همه آیینه و عشق!
پر بیفشان و صفایی بده ایوان مرا

پشت پرچین نگاه تو گرفتار شدم
بگشا ای همه خوبی! در زندان مرا

موج در موج بلا، اشک، مرا می شکند
کاش دستی بنشاند تب طوفان مرا

در نهانخانه ی دل، هیمنه ی یاد کسی است
چیست آشفته چنین جانِ هراسان مرا؟

پروانه نجاتی

  • متولد:
  • محل تولد: بهبهان
  • کارشناس ادبیات انگلیسی
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 2.5 با 2 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.