این شاعری که همدم خودکار و دفتر است
آوازهای خاطره انگیزی از بر است
با چای داغ و قند فقط حال می کند
دنبال استکانِ قدیمیّ لب پر است
اشعار سوزناکش اگر گریه دار نیست،
وضع معاش و زندگی اش خنده آوراست
در جشنواره ها پی تندیس افتخار
همواره رو به قبله دعا گوی داور است
در جمع شاعرانه دم از عشق می زند
در خانه خودش سخن از چیز دیگر است
اعصاب همسرش زده تب خال و خط خطی
از بس که غرق وصف خط و خال دلبر است
در وصف مادرش غزلی گفته بی نظیر
این سال ها که بی خبر از حال مادر است
این است شاعری که دل از دور می برد
آری، شنیدن دهل از دور خوش تر است