چنانچه شعر دهه ی هشتاد و نود را با شعر دهه ی پنجاه و شصت مقایسه کنیم خواهیم دید که علیرغم اتفاقات خوب زبانی و فرمی و.. در دهه های اخیر؛ از نظر دستورمندی و استحکام زبانی شعر امروز ما نسبت به گذشته ی نه چندان دور تنزل مشهودی داشته است.
شاعران متوسط و و غیر مطرح دهه ی شصت نسبت به شاعران مطرح و بزرگ دهه ی هشتاد و نود تسلط بیشتری بر دستور زبان فارسی داشته اند... این سال ها حتی در میان اشعار برگزیده ی کنگره ها و جشنواره های معتبر، به سادگی شاهد ضعف تألیف هستیم. این که این اتفاق از کجا آب می خورد پژوهش مستقلی می طلبد.
در این میان وضعیت شعر هیئت از دیگر گونه های شعری خطرناک تراست.
شاعران هیئت نیز نسبت به اساتید و پیشکسوتان خود علیرغم دستیابی به موفقیت های چشمگیر با افت شدید زبانی مواجه بوده اند. بعضی از دلایلی که برای این اتفاق به ذهنم خطور می کند به ترتیب زیر است:
تعداد قابل توجهی از شعرای هیئت، نوجوانان و نوشاعرانی هستند که اولین تجربه های شعری خود را پشت سر می گذارند. از این طبع های پاک و پراحساس توقع رعایت همه ی نکات فنی و ادبی نمی رود اما عرضه کنندگان محصولات هیئت باید مراقب خدشه دار شدن ساحت شعر هیئت باشند.
استفاده ی مستقیم از اصطلاحات کوچه و بازار و فرهنگ عامیانه بدون عبور دادن این واژه ها و اصطلاحات از فیلتر شعر موجب سخیف شدن زبان شعر خواهد شد. آنچه یک اصطلاح عامیانه را در شعر دلنشین می کند یکی رعایت صورت اولیه و شکل مستعمل آن واژه بدون تغییر و دستکاری شاعر است و دیگر عبور واژه از فیلتر شعر و نگاه شاعرانه است یعنی اصطلاح عامیانه باید در شعر منجر به اتفاق ادبی از قبیل ایهام شود...
دستکاری وسیع شعرای هیئت در عبارات و واژه های عربی ادعیه و مقاتل نیز از دلایل افت کیفی زبان شعر هیئت است.
حضور قلب مخاطبین شعر هیئت؛ هنرمندی مجری شعر(مداح و ذاکر اهل بیت علیهم السلام)، آمادگی معنوی فضای هیئت؛ گاهی تاریکی و خاموشی فضای هیئت و.. همه و همه باعث می شود که شعر حس برانگیزی و تأثیرگذاری بالایی داشته باشد. در چنین محیطی، شاعر با کمترین تلاش و دقت برای ارائه ی شعر مطلوب می تواند شاهد بیشترین کارآمدی و تأثیرگذاری باشد و چه بسا هیچ گاه به فکر رفع ایرادات شعر خود نیفتد. کافی ست که شاعری ردیف شعر خود را حسین قرار دهد ولی شعر سرشار از ایرادات دستوری و ضعف تألیف باشد اما در هیئت بیشترین تأثیرگذاری را هم داشته بشد. این اتفاق ربطی به هنرمندی شاعر ندارد بلکه ناشی از حضور قلب مخاطب است.
بسیار از شاعران شنیده ام که وقتی نقدی بر شعرشان وارد می شود می گویند ولی این شعر را فلان مداح در فلان هیئت خواند و جلسه را "ترکاند"!!!
استفاده ی شعرای هیئت از دایره های واژگانی خاص ادبیات صوفیانه و خانقاهی بدون اطلاع دقیق از معنا و کاربرد واقعی این واژه ها بر آشفتگی زبان شعر هیئت دامن زده است. این موضوع را در نوشتار مستقلی پی گیری خواهم کرد...