مقالات و یادداشت ها

کوتاه؛درباره ی شعر هیئت/۳. عرفان فانتزی

۲۹ مهر ۱۳۹۳ | ۱۹۴۶ | ۱

براساس اقتضای هیئات مذهبی؛ مدح و مرثیه بیشترین تولید محتوای شعر هیئت را شامل می شود.

مدح یعنی بالا بردن ممدوح تا جای ممکن. از این لحاظ اهل بیت ما بهترین ممدوحین عالم هستند چرا که در رفیع ترین جایگاه عالم هستی تکیه داده اند و شاعر در مدح این موالیان دستان بازی دارد و به این زودی دچار غلو نخواهد شد.

خود اهل بیت علیهم السلام حدود این مدح را تعیین کرده اند و فرموده اند : قولوا فینا ما شئتم و نزهونا عن الربوبیه... یعنی به جز مقام ربوبی هر مقام رفیعی را می توانید برای ما قائل شوید.

با این حساب علاقه ی وافر بسیاری از شعرای هیئت در قائل شدن مقام ربوبی برای اهل بیت علیهم السلام قابل تأمل است.بدون قضاوت و داوری  نسبت به این که چنین مدحی شامل غلو می شود یا نه نکاتی را عرض می کنم.

قائل شدن مقام ربوبی برای اهل بیت علیهم السلام علاوه بر این که دست و بال شاعر را برای خلق اتفاقات ادبی و تحسین برانگیز باز می گذارد نیازی به مطالعه پیرامون مقامات اهل بیت یا سیره ی آن حضرات علیهم السلام ندارد و شاعر می تواند با کمترین پیش مطالعه و کسب معارف دراعتقادات شیعی و سیره ی اهل بیت علیهم السلام؛ تحسین برانگیزترین مدح ها را تولید کند...

بر فرض که قائل شدن مقام ربوبی برای موالی عالم غلو به شمار نیاید باید پرسید که حتی اگر این حضرات در جایگاه خدا باشند در نهایت خدا چه توقعی از بندگان خود غیر از اطاعت و عبادت و پرهیز از محرمات و انجام واجبات دارد؟

ما چه اندازه به اوامر و نواهی اهل بیت علیهم السلام توجه می کنیم و آیا اگر مخاطب خود را به سمت اطاعت از اهل بیت هلیهم السلام سوق دهیم  به هدف خود نزدیک تر نشده ایم؟ می توان اسم این قبیل مدح ها را که صرفاً به تجلیل می پردازند مدح خنثی گذاشت چرا که موجب تغییر و تحولی در مخاطب نمی شود.

اینجاست که بزرگان شعر ولایی همواره بر لزوم اسوه سازی در کنار اسطوره پردازی تأکید دارند. یعنی اهل بیت را به گونه ای مدح و ستایش کنیم که علاوه بر تبیین رفعت مقامشان، سیره ی زندگی و لوازم اطاعت و رضایت آن حضرات را هم در شعر خود تبلیغ کنیم و در کنار تجلیل از ایشان به تحلیل هم بپردازیم.

نکته ی دیگر که معمولاً در اشعار مدحی به چشم می خورد استخدام غیر دقیق عبارات و اصطلاحات عارفانه است.

هر چند گسترش تشیع در برهه ای از تاریخ مدیون صفویه است اما فرهنگ تصوف و ادبیات خانقاهی و میخانه ای که به اقتضای حکومت صفویه در ادبیات ما ریشه دوانده نمی تواند الگوی کاملی برای شعرای هیئت در معرفی فرهنگ شیعه باشد.

خانقاه نمی تواند نسخه ی هیئتی داشته باشد چرا که بر اساس فرهنگ تصوف ایجاد شده و با فرهنگ شیعی که مودت را با دو بال تولا و تبرا دنبال می کند منافات دارد.

گاهی بی توجهی شعرا به بار معنایی و عرفانی اصطلاحات میخانه ای و صوفیانه صورت شعر هیئت را خدشه دار می کند. علاوه بر این  حتی در صورت استفاده ی درست نیز به کارگیری این دایره ی واژگانی در ادبیات امروز لطفی ندارد.

 

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: ۳ با ۲ رای


نظرات

رضا سهرابی
۰۵ خرداد ۱۳۹۴ ۱۱:۳۲ ق.ظ
ای کاش مثال داشت.... :(

ممنونم...عالی بود

موضوعات