صائب تبریزی قصیده ی محکم و زیبایی در مدح امام رضا علیه السلام دارد که هفتاد و دو بیت است. در نوزده بیت ابتدایی این قصیده که تغزل شعر محسوب می شود، صائب با استفاده از مضمون انگور که از نمادهای شعر رضوی است به مذمت شراب خواری پرداخته و در بیت تخلص یعنی بیتی که شعر را از تغزل خلاص می بخشد و به مدح می رساند اشاره کرده است که در مذمت شراب همین بس که انگور؛ قاتل امام رضا علیه السلام بوده است. یعنی با غنیمت دانستن فرصت و استفاده از محبت مخاطبینش نسبت به اهل بیت علیهم السلام آنها را از یک گناه برحذر می دارد.
غلامرضا سازگار نیز در مثنوی بلند نمازش شعر فاخری در دعوت به نماز با استفاده از محبت مخاطبینش به سیدالشهدا علیه السلام ارائه داده است.
رسالتمندی شاعر نسبت به موضوعات مورد نیاز جامعه و امر به معروف و نهی از منکر متأسفانه در شعر امروز هیئت چندان مشهود نیست حال آنکه در میراث ادبی ما سابقه ی درخشانی دارد و اتفاقاً مناسب ترین جا برای ارائه ی اشعاری از این دست می توانند هیئات مذهبی باشند. شاعر هیئت می تواند با هنر خود و بدون آنکه شعرش وارد مرز شعار شود و بدون آنکه از مدح و مرثیه کم بگذارد؛ مخاطبان خود را از خطرات اجتماعی و گناهان رایج بیم دهد.
این که چرا اشعار بلندی از قبیل قصیده و مثنوی های پرشور کم کم تریبون خود را در هیئات از دست داده اند و این که با چه چیزی جای خود را عوض کرده اند قابل تأمل و بررسی است.