نه من نمی خواهم ماه، از تو دم بزند!
و بی تفاوت، در شعر من قدم بزند!
نه هیچ دوست ندارم که بی جهت باران -
ببارد و کلمات مرا به هم بزند!
و هیچ اجازه ندارد، نسیم دیوانه
به هیچ چیز در این شعر، دست هم، بزند!
چرا که مرگ تو در انتهای این غزل است؛
- که عشق، تهمت تازه به متّهم بزند-
اگر چه هی عجله می کنی، ولی دستم-
نمی تواند اسم تو را قلم بزند
و حق ندارد، با من به جز تو هیچ زنی،
درون این غزل از مطلعش قدم بزند
کجاست مقطع آن؟ نه، نپرس، شاعرِ تو
نباید آن را در ذهن خود، رقم بزند:
........................................
........................................