محمود مقدمآفرين1392/02/14
رسول ضمیرانتعبیر جالبی بود 1392/02/14
محمدمهدی عبداللهیزیبا بود1392/02/15
محمدمهدی عبداللهیمادرم رنجورترین بابای دنیاست.... 1392/02/15
محمد هادی مقیسهخیلی آفرین.1392/02/15
گلستانهدردناک بود.1392/02/15
عباس انصاریرنجورترین بابای دنیا ...1392/02/15
حمیدرضا دولتیآفرین1392/02/15
فاطمه رهرویرنجورترین بابای دنیا ...1392/02/15
احسان کاوهزمستان فصل مرگ آرزوهایش رسید امانشسته بادلی از عشق مالامال می بافد...1392/02/17
حسن بیاتانیخیلی زیبا....1392/02/17
ایمان کریمیزیبا بود1392/02/27
گلستانهو برف تنها مزار خواهرم را سفید کرد...1392/02/13
فاطمه رهرویپیشانی پدرمبه هیچ درختی گره نخورد1392/02/13
رسول ضمیرانزیبا بود فقط این رو دقیق نفهمیدم :" پیشانی پدرمبه هیچ درختی گره نخورد"میشه توضیح بدید نمی دونم همون چیزی هست که فکر میکنم1392/02/13
محمدمهدی عبداللهیو برفتنها مزار خواهرم را سفیدکردآفرین1392/02/13
حسن بیاتانیسلام و ارادتخیلی خوش اومدید به آیات غمزه...حتما مزار خواهرتونبا رحمت خداهمیشه سفیده...1392/02/14
عباس انصاریبرفتنها مزار خواهرم را سفیدکرد ... 1392/02/14
مریم سادات حسینیسلام ممنونم از همه ی دوستانو اینکه منظورم از" پیشانی پدرم به هیچ درختی گره نخورد"شاید بشه گفت سبز بختی ، خوشبختی شایدهم... نمیدونمو ممنون آقای بیاتانی.1392/02/14
رسول ضمیرانتعبیر جالبی بودجای تحسین داره ... من بد برداشت کرده بودمآخه هنوز تازه واردم1392/02/14
رسول ضمیرانو در تاریکی نور را راحت تر میتوان یافت . . .زیبا بود1392/02/10