جمع آیات

احسان کاوه

1393/06/18
تست ژورنال

    احسان کاوه

    1393/06/18
    ...

      احسان کاوه

      1392/05/01
      مردي از اهالي شام مي‌گويد: روزي در مدينه شخصي را ديدم با چهره‌اي آرام و بسيار نيكو و داراي حسن جمال كه تا به حال چنين مردي نديده بودم و به طرز زيبايي هم لباس پوشيده و سوار بر مركبي بود دل من به طرف او مايل شد و درباره او پرسيدم، گفتند: او حسن بن علي بن ابي طالب ـ عليه السّلام ـ است. با شنيدن نام او خشمي سوزان سرتا پاي وجودم را فرا گرفت و بر علي بن ابي طالب حسد بردم كه چگونه او چنين پسري دارد. پيش او رفته و پرسيدم آيا واقعاً تو فرزند علي ـ عليه السّلام ـ هستي؟ وقتي تأييد كرد، من او و پدرش را ناسزا گفتم، پس از آن كه به ناسزاگويي پايان دادم، به من سلام كرده و خنديد و پرسيد: آيا غريب هستي؟ گفتم: آري. فرمود: با من بيا گويا امر بر تو مشتبه شده است
      اگر چيزي بخواهي به تو عطا مي‌كنم
      اگر طلب ارشاد كني تو را هدايت مي‌كنم
      و اگر در حملِ بار كمك بخواهي كمكت مي‌كنم
      و اگر گرسنه باشي تو را سير مي‌كنم
      و اگر برهنه باشي تو را مي‌پوشانم
      و اگر محتاج باشي بي‌نيازت مي‌كنم
      و اگر رانده شده‌اي تو را پناه مي‌دهم
      و اگر مهمان ما باشي تا وقت رفتن از تو پذيرايي مي‌كنم
      زيرا كه در خانه ما به روي هر نيازمند و درمانده‌اي باز است. مرد شامي چون اين سخنان را كه از روي حلم و بردباري امام بيان مي‌شد شنيد، شروع به گريستن كرد و گفت: شهادت مي‌دهم كه توئي خليفه خدا در روي زمين و خدا بهتر مي‌داند كه رسالت و خلافت را در كجا قرار دهد. پيش از آنكه تو را ملاقات كنم تو و پدرت دشمن‌ترين خلق در نزد من بوديد و حالا كه تو و پدرت را شناختم محبوب‌ترين خلق خدائيد نزد من. گويا پس از اين برخورد، امام مرد شامي را به خانه خود مي‌برند و تا مدتي كه در مدينه بود ميهمان حضرت بود و از محبّان و مريدان امام مجتبي ـ عليه السّلام ـ شد و ديدگاهش نسبت به خاندان پيامبر دگرگون و در زمره شيعيان اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ داخل گرديد.

      احسان کاوه

      1392/05/01
      دست کریمت یاکریمان را غذا داد
      شاه و گدا را لطف تو ضرب المثل کرد

      با تو وجود عشق اثباتی نمی‌خواست
      نور خدا را چشمهایت مستدل کرد
      ...

      http://ayateghamzeh.ir/PoemNotebook/CyberPoemNotebook/tabid/88/articleType/ArticleView/articleId/39745/Default.aspx

      احسان کاوه

      1392/05/01
      دل به راهي داده ام چون رود و شرمم باد اگر
      بركه اي كه دل به ماهي داده سرگرمم كند ...

      احسان کاوه

      1392/04/22
      رمضان کوه گناهان تو را می ریزد
      گرچه از ذره ی کاهی ست سبکتر رمضان...
      یکم رمضان سال 1392 شمسی
      علیرضا قزوه
      • محمدرضا محمدی.شیداهمچو کوهی است اگر بار گناهت ، این ماه
        فصل خوبیست اگر اهل پریدن باشی...
        (فی البداهه)1392/04/22

      • محمدرضا محمدی.شیدا(1دقیقهبعد از فی البداهگی)
        همچو کوهی است اگر بار گناهان،این ماه
        فصل سبزیست،بیا اهل پریدن باشیم1392/04/22

      • محمدرضا محمدی.شیدادورد بر احسان کاوه عزیز
        میگم سری به کامنت های من هم بزنی بد نیست
        ماه رمضونه...ثواب داره دل یه بچه شاعرو شاد کردن1392/04/22

      • احسان کاوهسلام آقای شیدای عزیز
        معذرت می خوام
        آفرین به بداهه گویی هاتون خدا برکت بده به طبعتون
        1392/04/22

      احسان کاوه

      1392/04/19
      http://www.shahrestanadab.com/Default.aspx?tabid=178
      سایت شهرستان ادب منتشر می کند:
      از «دوازدهم تیر» تا «بیست و هشتم مرداد» زمانی برای نذر 290 شعر به احترام 290 شهید بی گناه پرواز 655 هواپیمای مسافربری ایرباس ایرانی که در سال 1367 با حمله ی موشکی ناو جنگی امریکا در آبهای خلیج فارس سقوط کرد.
      شعر خود را به نشانی پست الکترونیکی سایت شهرستان ادب بفرستید:
      info@shahrestanadab.com
      برای دانستن اطلاعات بیشتری از این جنایت تاریخی به این سایت سر بزنید.
      http://ir655.ir/index.php
      • سید احمد موسویخانم ایمانی راد شما برای فحش دادن به امریکا شعر بگید!!!
        هدف مشخصه دیگه یا در مورد مظلومیت میخواید شعر بگید یا ابراز خشم وانزجار...
        ولی...
        هرچه میخواهد دل تنگت بگو...1392/04/19

      • سید احمد موسویمن کان لله کان الله معه...
        شما برای خدا و شهدا شعر بگید حالا چاپ بشه یا نشه با حضرت حق...
        ناراحت نشید خانوم ایمانی...1392/04/21

      • سید احمد موسویمن کان لله کان الله معه...
        شما برای خدا و شهدا شعر بگید حالا چاپ بشه یا نشه با حضرت حق...
        ناراحت نشید خانوم ایمانی...1392/04/21

      • احسان کاوهسلام خانم ایمانی راد معذرت می خوام
        خودم هم نمی دونم بعداز گردآوری آثار قراره چه اتفاقی بیفته فعلا فقط فراخوانه1392/04/21

      احسان کاوه

      1392/03/28
      شور بسیاری است در امواج، اما بیشتر
      شوق این دل ها به دریاهاست؛ حتی بیشتر

      پاسخ دریا یه سرسختی طوفانیم ما:
      آی... ای جمعیت باد هوا! ما بیشتر

      بس که ما مجنون تر از مجنون و فرهادیم، باز-
      کوه می خواهیم بیش از پیش و صحرا بیشتر

      ذره ایم و گرمی خورشید در دل های ماست
      کاش بشکافند قدری قلب ما را بیشتر

      تشنه زخمیم و خون خضر در رگ های ماست
      بشکنید آیینه را، آیینه آیا بیشتر...

      بیشتر از پیش می آییم و هردم پیشتر
      غرق امیدیم این شب ها و فردا بیشتر

      http://ayateghamzeh.ir/PoemNotebook/UsersPoemNotebook/tabid/180/articleType/ArticleView/articleId/33694/Default.aspx

      احسان کاوه

      1392/03/27
      سلام
      دوستانی که هنوز اینجا فعالیت انتخاباتی می کنن توجه داشته باشن که انتخابات تموم شده. صحنه عوض شده و طبیعیه که فضایی پر از بیم ها و امیدها جلوی روی ما باشه اما همونجوری که آقای بیاتانی و بعضی دیگر دوستان گفتن بهتره زیان ما در بیان احساساتمون و دیدگاههامون زیان هنرمون باشه و حتی در زبان هنریمون هم اخلاق و انصاف و خرد و حکمت باید غالب باشه. البته رسیدن به این بلوغ فضای آزادآندیشی و آزادی گفتار و فعالیت و در عین حال تقوا و تذکر اهل خرد رو می طلبه و جز در مواردی که اشکال واضح اخلاقی و عقلانی وجود داره حذفی صورت نمی گیره ولی بهتره که خودمون و خرد جمعیمون فضا رو به سمتی ببره که انتظار میره.
      من پیشنهادم اینه که دوستان درباره زاویه دیدشون به انتخابات امسال و حواشی و پیامدهاش طبع آزمایی کنن

        احسان کاوه

        1392/03/26
        http://ayateghamzeh.ir/OtherPages/فراخوان/فراخوانشعردیداررهبری.aspx
        • امیرحسام یوسفیآقای کاوه شما مسئول آگهی سایت هستید؟
          چه جوریه؟ چنده؟ چه مدت؟1392/03/26

        احسان کاوه

        1392/03/25
        سلام
        اون چیزی که برای من روشنه اینه که دل آقا از تحقق این حماسه بزرگ سیاسی شاده و مطمئنا اینو در پیام ایشون خواهیم دید و برای من خیلی ناراحت کننده است که فضای اینجا بعد از تحقق این حماسه بزرگ و در زمانی که دل ایشون به فضل الهی شاده انقدر تنگ و تاریک باشه. حمیت و غیرت دینی دوستان ستودنیه ولی حیفه که ما فضای نورانی پیش رومونو نبینیم و این به نظر من نشون میده که در کار ما ایرادی هست.
        بیم و امید همیشه هست و تو این سالها خیلیا دل آقا رو خون کردند از جناحهای مختلف سیاسی و خیلی از مدیران هم دل آقا را شاد کردن باز هم از جناح های مختلف سیاسی و خیلی ها هم جفای فاحش کردن و ایشون بزرگوارانه گذشتن. ایشون خیلی وقتا تک و تنها ایستادن و تهدیدها رو به فرصت تبدیل کردن و برای پیشرفت و تکامل انقلاب از فرصت ها و ظرفیت های ایجاد شده بهره گرفتن. ما باید قدر فرصت همدلی رو بدونیم محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم
        دوستان عزیز رقابت سیاسی تموم شده الان جشن حماسه سیاسیه. اگر دوستانی احساس می کنن که در انتخابات شکست خوردن اگر برای رضای خدا کار کرده باشن شکستی در کار نیست و اگر غیر این بوده که هیچ. خدا با سنت هاش با ما رفتار می کنه اگر جایی جریانی ضعیف شده باید ببینه ایرادات کارش چی بوده مگر اینکه حق مطلق بوده باشه و بعید می دونم هیچ کدوم از جریان های سیاسی ما حق مطلق باشن.
        ما قدر فرصت ها رو باید بدونیم. القای یاس و ناامیدی از شیطانه. ناامیدی کید شیطانه برای اینکه فرصت ها رو از ما بگیره
        صحبت زیاده ولی اینجا و با این زبان غیر ادبی جاش نیست فقط وقتی بعضی پیامها رو دیدم دلم یه کم گرفت شرمنده همه دوستان...
        • رضا حاج حسینیاحسان جان! حرفات کاملا درست. اما...
          دیروز که خودت شاهد بودی هم من، هم بقیه ی دوستان چقد خوشحال بودیم و این حماسه رو به هم تبریک میگفتیم.
          و باز هم درسته. اصلا جریان زندگی این بوده که همیشه کید شیطان به خودش بر میگشته. هر جا خواستند به اسلام ضربه بزنند، بیشتر به نفع اسلام شد. مثل همون حادثه ی عاشوراء که الآن وجود اسلام و مسلمین به برکت همون حادثه بوده. مثل فتنه ی 88 که اگرچه خیلی هزینه برد، ولی جز اضافه کردن به قوت و محبوبیت نظام، چیزی نداشت.
          ولی آیا این برکات الهی، روی اشتباه ساده لوح هایی که در روز عاشورا فریب خوردند یا در فتنه ی 88 جوگیر شدند رو می پوشونه؟!!!!
          قطعا آقا تبریک میگند و واقعا تبریک گفتن داره. قطعا آقا از آقای روحانی حمایت میکنند و واقعا حمایت کردن داره. قطعا آقا این تهدید رو تبدیل به فرصت میکنند، ولی هیچ کدوم اینا اشتباهاتی که انجام شده رو روپوشونی نمیکنه.
          هی میخوام مثال نزنم اما نمیشه. کاری به مشبه و مشبه به نداشته باشید، فقط وجه شبه منظور منه. ببینید امیرالمؤمنین در اون چند سال خانه نشینی چه رفتاری رو بروز دادند؟!! چقد به عثمان کمک کردند، چقد به عمر کمک کردند تا جایی که عمر گفت لو لا علی لهلک عمر
          این حمایت ها، این فرصت سازی ها، این صبر و تحمل ها، آیا اشتباهات اونها و اطرافیان و تمامی کسانی که در کوفه بودند و سکوت کردند رو میپوشونه؟!!!!
          از واژه ی شکست استفاده نمیکنم، چون حزب خدا هیچوقت شکست نمیخوره. ولی بازم میگم. اشتباه رأی دهندگان اشتباه بزرگی بود. رأی دادنشان عالیییییییی ولی رأیشان بد 1392/03/25

        • محمدمهدی عبداللهیان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیر ما بانفسهم

          خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد مگر آنکه خودشان بخواهند...

          کاری را که خودمان انجام دادیم گردن خیر و قضا و قدر و بقیه مطالب نباید بگذاریم.
          ایشالله خداوند سبحان به همه ما بصیرت دینی و درد دین عطا نماید به برکت شب و روزهای ماه مبارک شعبان...1392/03/25

        احسان کاوه

        1392/03/17
        گرفته مه همه ی جاده را
        ـ مشخص نیست
        که صاف می شود آیا هوا ؟
        ـ مشخص نیست

        چطور باید از این راه مه گرفته گذشت
        از این مسیر که یک ردّ پا مشخص نیست

        و من چقدر در این مه به گریه محتاجم
        نمی شود که ببارم... چرا؟ مشخص نیست

        چه حسّ خوبِ غریبی ؛ به جستجوی خودت
        شبانه راه بیفتی ... کجا ؟ مشخص نیست

        و تا همیشه از این شهر مرده کوچ کنی
        و دورِ دور شوی ... دور... تا ... مشخص نیست

        درست می روی آیا ؟ و یا ... نمی دانی
        صحیح می رسی آیا ؟ و یا ... مشخص نیست

        ... کسی شبیه نسیم از کنار من رد شد
        غریبه بود ؟ وَ یا آشنا ؟ مشخص نیست

        صدای روشن او از ورای مه پیداست:
        نگاه کن به افق! راه نامشخص نیست

        ...

        تو پشت ابری و این قدر تابشت زیباست
        هنوز آن طرف ابر ها مشخص نیست
        • احسان کاوهحسن بیاتانی1392/03/17

        • گلستانهبی نظیر بود... خیلی خیلی زیبا...


          و من چقدر در این مه به گریه محتاجم
          نمی شود که ببارم... چرا؟ مشخص نیست

          چه حسّ خوبِ غریبی ؛ به جستجوی خودت
          شبانه راه بیفتی ... کجا ؟ مشخص نیست

          1392/03/17

        • رسول ضمیرانملت چقدر همدیگه رو تحویل میگیرن
          شعر زیبا بود1392/03/17

        • جواد محرابی
          آقای بیاتانی عزیز شعر زیبایی بود هر چند مشخص نبود چرا اینقدر مشخص نیست
          1392/03/17

        • الهام فرخیواقعاً لذت بردم. زیبا بود1392/03/18

        • حسن بیاتانیملت چقدر هم دیگه رو تحویل میگیرن1392/03/18

        • حسن بیاتانیدر ضمن من توی هیچ دسته ای نیستم :)1392/03/18

        • رضا حاج حسینیاون بیل باغبونی بود نه بیل کارگری خانم ایمانی1392/03/18

        • رضا حاج حسینیمن که هم در عرصه ی عملگی کارنامه ی شکوفایی داشتم هم در عرصه ی باغبونی دارم میگم فرق میکنه. بیل های باغبونی نک تیزترند و قوس کفه ی بیل هم متفاوته. (حاج حسینی، کارشناس علوم سیاسی، گرایش بیل شناسی)1392/03/18

        • عباس انصاریتو پشت ابری و این قدر تابشت زیباست
          هنوز آن طرف ابر ها مشخص نیست ...

          بسیار زیبا ...1392/03/18

        • میثم پارساشریفقشنگ بود1392/03/18

        • حمیدرضا دولتیقضیه بیل چیه؟1392/03/18

        احسان کاوه

        1392/02/22
        در گردش روزگار بازی کردند
        با هر ورقی قمار بازی کردند
        تنها نه علامت علف ها شد سبز
        با آبروی بهار بازی کردند

        احسان کاوه

        1392/02/18
        کاربران آنلاین: 313 نفر

        ... و از لحاظ سبکی که جدیدا مد شده
        • عباس انصاریچیه آقای کاوه نکنه نرم افزار شما را هم نادیده گرفت !!!
          ای بابا نرم افزار هم نرم افزار های قدیم ...
          یه جو معرفت داشتند حداقل آشنا ها را می شناختند ...1392/02/18

        • محمدمهدی عبداللهیلالاه الا الله1392/02/18

        • رسول ضمیران:-)
          :-(
          ----------------
          آقای عبداللهی چی شده ؟!
          آقای کاوه من با عباس موافقم1392/02/18

        احسان کاوه

        1392/01/25
        http://ayateghamzeh.ir/PoemNotebook/CyberPoemNotebook/tabid/88/articleType/ArticleView/articleId/885/Default.aspx

        احسان کاوه

        1392/01/25
        رسید قصه به اینجا که زیر چرخ کبود
        زنی، ملازم دستاس، خیره بر در بود

        چرا که دست خداوند، رفته بود از فرش
        انار تازه بچیند برای او در عرش

        کنار باغچه، زن داشت ربنا می کاشت
        برای تک تک همسایه ها دعا می کاشت

        چه خانه ای ست که حتی نسیم در می زد
        فدای قلب تو وقتی یتیم در می زد

        صدای پا که می آمد تو پشت در بودی
        به یاد در زدن هر شب پدر بودی

        صدای پا که می آید... علی ست شاید... نه...
        همیشه پشت در اما...کسی که باید... نه...

        نسیمی از خم کوچه، بهار می آورد
        علی برای حبیبش انار می آورد

        خبر دهان به دهان شد انار را بردند
        و سهم یک زن چشم انتظار را خوردند

        ز باغ سبز تو هیزم به بار آوردند
        انار را همه بردند و نار آوردند

        قرار بود نرنجی ز خار هم... اما...
        به چادرت ننشیند غبار هم... اما...

        قرار بود که تنها تو کار ِخانه کنی
        نه این که سینه سپر، پیش تازیانه کنی

        فدای نافله ات! از خدا چه می خواهی؟
        رمق نمانده برایت...شفا نمی خواهی؟

        ...

        صدای گریه ی مردی غریب می آید
        تو می روی همه جا بوی سیب می آید

        تو رفته بودی و شب بود و آسمان، بی ماه
        به عزت و شرف لاإله إلاالله
        • احسان کاوهچه خانه ای ست که حتی نسیم در می زد
          1392/01/25

        • احسان کاوههمیشه پشت در اما...کسی که باید... نه...1392/01/25

        • احسان کاوهعلی برای حبیبش انار می آورد1392/01/25

        • احسان کاوهخبر دهان به دهان شد انار را بردند1392/01/25

        • احسان کاوهقرار بود نرنجی ز خار هم... اما...1392/01/25

        • احسان کاوهصدای گریه ی مردی غریب می آید1392/01/25

        • احسان کاوهتو می روی همه جا بوی سیب می آید1392/01/25

        • محمدمهدی عبداللهیفدای نافله ات! از خدا چه می خواهی؟
          رمق نمانده برایت...شفا نمی خواهی؟
          واقعا از کارهای زیبای آقای بیاتانی عزیزه
          دستشما درد نکنه احسان جان
          خدا خیرت بده1392/01/25

        • محمدمهدی عبداللهیچه خانه ای ست که حتی نسیم در می زد
          فدای قلب تو وقتی یتیم در می زد1392/01/25

        • محمد عابدینیدیروز و امروز توی مجلس عزا این شعر رو به عنوان روضه خوندم ... اجر آقای بیاتانی عزیز با مادر سادات1392/01/25

        • محمد شیاسیصدای گریه ی مردی غریب می آید...1392/01/25

        • فاطمه دبیری
          کنار باغچه، زن داشت ربنا می کاشت
          برای تک تک همسایه ها دعا می کاشت

          طیب الله انفاسکم
          چه آب و هوایی! یاد روز اولی که خوندم و خوندمش، شنیدم و شنیدمش به خیر!1392/01/25

        • محمود مقدمتوفیتون در مسیر اهل بیت روز افزون1392/01/25

        • سیدمحمدرضا شرافتعالی ممنون1392/01/25

        • جواد محرابیآقای بیاتانی خدا انشاالله توفیق شهادت بهت بده1392/01/25

        • فاطمه رهروی
          قرار بود نرنجی ز خار هم... اما...
          به چادرت ننشیند غبار هم... اما...1392/01/26

        • امیر طاهریبه عزت و شرف لاإله إلاالله
          :,(1392/03/02

        • امیر طاهری.
          معصوم و دلداده ، دو چشمانم به راه است
          من یوسفم اما گناهم چیست ؟ آه است ؟
          بر چشم تارم بی پناهی و گناه است
          پایان این قصه گـمانـم اشـتـبــاه اسـت
          ........................................
          یعقـــوب ! مـی‌آیم ، ولــی بـر روی تـابـوت
          ازاشکِ یاران دجله مبهوت است ، مبهوت !
          1392/03/02

        احسان کاوه

        1392/01/20
        دیر است پس چرا متولّد نمی‌شوی؟
        شعر تو روی دفتر من درد می‌کند

        احسان کاوه

        1391/11/01
        اگر چه زود؛ می آید، اگر چه دیر؛ می آید
        سوار سبز پوش ما به هر تقدیر می آید...

        احسان کاوه

        1391/10/27
        سلام
        همونجور که به لطف آقای بیاتانی می دونید فضل و نعمت بی حد پروردگار شامل حالم شد و محمدم به دنیا اومد
        دعا کنید به حق صاحب نامش اصل و نسلش تا ابد محمدی باشه
        خدا رو شکر حالش خوبه و حال ما هم خیلی خوبه و ملالی جز دوریش نیست
        دعا کنید در حق همه فرزندان مومنین برای صلاح و سلامتی و عاقبت بخیری و شیعه حقیقی بودن برای محمد و آل محمد
        از لطف و همدلی همه آیاتی ها خصوصا آقای بیاتانی بی نهایت ممنونم و امیدوارم خداوند به همه سلامتی و صلابت و صلاح عطا کنه
        غزلی هم هست که در اولین فرصت ان شاءالله تقدیم می کنم
        • محمدمهدی عبداللهیسلام آقای کاوه عزیز
          تبریک عرض میکنم.ایشالله خدا به شما و نورسیده عزیز صحت و سلامتی عنایت فرماید.و در ظل توجهات حضرت ولی عصر(عج) باشه.1391/10/27

        • فاطمه رزاقیسلام
          انشاالله قدمش پرخیر و برکت باشه و خدا از فضلش بر شما بباره1391/10/27

        • فاطمه دبیری
          اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذي اسْتجابَ دُعائي و اَعْطاني مَسْئَلَتي1391/10/27

        • فاطمه رهرویالهی
          انت امرضتنی و انت طبیبی1391/10/27

        • سیدمحمدرضا شرافتبه سلامتی انشاالله..قدمش مبارک...انشاالله زیر سایه اهل بیت و پدر و مادر..راستی پسره؟1391/10/27

        • محمد شیاسیبه به
          مبارک باشه ان شاء الله...
          امیدوارم مایه ی خیر و برکت دنیا و آخرت باشه برای خودش و شما انشاء الله...
          1391/10/27

        • يوسف رحيميان شاء الله به سلامتي و ميمنت، تبريک ما رو هم پذيرا باشيد1391/10/28

        • احسان کاوهسلام و باز هم ممنون از دوستان عزیز
          آقای شرافت عزیز! محمد پسر میشه دیگه1391/10/28

        • زهرا بشری موحدسلام.خیلی خیلی مبارکه.ان شاالله همیشه سلامت باشه . راستی ما منتظر عکس محمد آقا هستیم. لطفا 1391/10/28

        • سیدمحمدرضا شرافت:)1391/10/28

        • محمد هادی مقیسهمبارکه بابا احسان عزیز 1391/10/28

        احسان کاوه

        1391/10/19
        امروز 19 دی 91-حسینیه امام خمینی- دیدار مردم قم- آقا:
        اگر شما ملت عزيز ما، شما جوانهاى خوش‌روحيه و پرتوان و عازم، در اين راهى كه داريد مي رويد، ايستادگى كنيد، شك نكنيد كه در زمان خود، در زمان متناسب، تمام آمال و آرزوها و داعيه‌ها و شعارهاى ملت ايران نه فقط نسبت به خود اين كشور، بلكه نسبت به دنياى اسلام و امت اسلامى و جامعه‌ى بشرى تحقق پيدا خواهد كرد. هر كارى دوره‌اى دارد، زمانى دارد؛ در زمان متناسب خود، اين آرزوها تحقق پيدا خواهد كرد. ملت ايران به آن نقطه‌اى كه مورد نظر اوست، به دنبال آن حركت كرده است، اهتمام ورزيده است، خواهد رسيد؛ راهش مقاومت كردن است.
        آن وقت چه اتفاقى مى‌افتد؟ مسير تاريخ دنيا تغيير پيدا خواهد كرد؛ مسير تاريخ عوض خواهد شد. امروز مسير تاريخ، مسير ظلم است؛ مسير سلطه‌گرى و سلطه‌پذيرى است؛ يك عده در دنيا سلطه‌گرند، يك عده در دنيا سلطه‌پذيرند. اگر حرف شما ملت ايران پيش رفت، اگر شما توانستيد پيروز شويد، به آن نقطه‌ى موعود برسيد، آن وقت مسير تاريخ عوض خواهد شد؛ زمينه‌ى ظهور ولىّ‌امر و ولىّ‌عصر (ارواحنا له الفداء) آماده خواهد شد؛ دنيا وارد يك مرحله‌ى جديدى خواهد شد. اين بسته به عزم امروز من و شماست، اين بسته به معرفت امروز من و شماست...
        • جواد محرابیجانم فدای رهبرم1391/10/19

        • محمد هادی مقیسهممنون جناب کاوه عزیز
          چه به جا و زیبا...1391/10/19

        • احسان کاوهتاریخ بی قرار قضایای دیگری است...1391/10/19

        • فاطمه دبیری
          غم مخور ایام هجران رو به پایان می رود
          این خماری از سرِ ما می گساران می رود
          .
          .
          وعده ی دیدار نزدیک است یاران مژده باد
          روز وصلش می رسد ایام هجران می رود
          « امام خمینی(ره) »1391/10/19

        • فاطمه دبیری
          جمهوری ما نشانگر اسلام است
          افکار پلید فتنه جویان خام است
          "ملت به ره خویش جلو می تازد"
          صدام به دست خویش در صد دام است
          «امام خمینی(ره)»1391/10/19

        • جواد محرابیجوان شهر خدا با تو ام ز جا برخیز
          دوباره عرصه ی پیکار شد به پا برخیز
          عزیز همسفرم راه عشق باریک است
          بهوش باش بیابان هنوز تاریک است
          هنوز حادثه ها زخم پرورند اینجا
          هنوز اهرمنان فتنه گسترند اینجا
          بیا دورنگی این نقشه را بر آب انداز
          بیا به جرات دژخیم اضطراب انداز
          مباد قاصد این فتح در کمین افتد
          مباد پرچم مردانگی زمین افتد
          اگر چه همرگ خون گلوی هابیلیم
          ولی به فرق هزار ابرهه ابابیلیم
          بیا برای خدا عشق را نظاره کنیم
          بیا به سید علی بیعتی دوباره کنیم
          1391/10/19

        • طیبه عباسي ای منتظر غمگین مشو
          قدری تحمل بیشتر
          گردی به پا شد در افق
          گویی سواری می رسد1391/10/19

        • سیدمحمدرضا شرافتممنون ...الحمدلله 1391/10/19

        • يوسف رحيميسال ها مي گذرد حادثه ها مي آيد
          انتظار فرج از نيمه خرداد کشم1391/10/20

        • يوسف رحيميسال ها مي گذرد حادثه ها مي آيد
          انتظار فرج از نيمه خرداد کشم1391/10/20

        • رضا حاج حسینیسلام آقای کاوه. چه حرکت قشنگی!‌احسنت1391/10/20

        ... ادامه ...

        تصویر من

        درباره من

        • اهل*******,*******

        • محل کار

        • تحصیل در

        • وبلاگ

        • وب سایت*******