جمع آیات

جمال جمشیدی

1392/02/28
زمزمه این روز ها ....
  • جمال جمشیدیآقای حاج حسینی عزیز سلام
    ممنون که نظر دادید بله و درست هم می گید به دل خودم هم نمی چسبید... ادیتش کردم...
    1392/02/28

  • رضا حاج حسینیممنون برادر. لطف داری. خیلی قشنگ شد.1392/02/29

جمال جمشیدی

1392/02/28
چراغ قرمز و من محو گل فروشی که
حراج کرده غم و رنج های انسان را

حسن بیاتانی

جمال جمشیدی

1392/02/26
مرگ يك مرد زمانيست كه بس گريه كند
بنشيند بنشيند و عبس گريه كند

در زمستان و بهار و همه ثانيه ها
هي به شب زل بزند باز سپس گريه كند

خواب بيند كه همه روح و تنش خشك شود
و بخواهد ز خدا سقف قفس گريه كند

من كه بر جمله سخن هاي خودم ميخندم
باز امشب ز چرا تا ز نفس... گريه كنم

كاش يكبار ببينند همه مردم شهر
از قضا عشق بخندد و هوس گريه كند

قافيه سست و پريده ست بگو شاعرنيست
آنكه در خویش خزيده ست ز بس گريه كند

گوش جان باز به فتواي تو دارند بگو
عاشق تو، كه بميرد؟ و چه كس گريه كند؟

91/11/23
  • عباس انصاریمن خیلی جاها در معنا گیر کردم !
    یعنی متوجه خیلی از ترکیب ها نشدم !1392/02/26

  • جمال جمشیدیسلام
    ممنون که نظر دادید
    کاش می فرمودید کجا هاش تا اگر شد اصلاح کنم
    راستش جسارت کردم و اینو منتشر کردم شاید اولین چیزی بوده که نوشتم و شعر حسابش کردم گه گمانم از اعتماد به نفس بوده!
    1392/02/26

  • محمد هادی مقیسهبرای اولین بار خوبه که...1392/02/26

  • حسن بیاتانیسلام و ارادت
    خیلی خوش اومدید برادر
    کاش این شعرو توی دفتر اشعار هم ارسال کنید1392/02/27

  • جمال جمشیدیسلام آقای بیاتانی عزیز
    ممنون و سپاس...
    لطف دارید شما میگید چشم حتما...1392/02/27

تصویر من

درباره من