جمع آیات

طیبه عباسي

1391/11/19
بچه كه بوديم اگر بستني مان را گاز ميزدند، قيامت به پا مي كرديم
چه بيهوده بزرگ شديم...
روحمان را گاز مي گيرند
و سكوت مي كنيم...

طیبه عباسي

1391/11/14

    طیبه عباسي

    1391/11/14

    طیبه عباسي

    1391/11/06
    در خودم مي چرخم و راهي به مقصد نيست
    با خودم مي گويم اما:«حال من بد نيست!»
    درد ، آن دردي كه روحم را بسوزد، هست
    ابر آن ابري كه بر جانم ببارد، نيست
    زندگي اين جا كه من هستم ، همه درد است
    درد، حدي دارد؛ اين جا درد را حد نيست
    مرگ ، در شهري كه من هستم ، نمي ميرد
    زندگاني نيز جز مرگ مجدد نيست
    ...

    طیبه عباسي

    1391/11/06
    از مكر نابرادر ها، هرسو كه مي روي ، چاه است
    تنها ترينم از يوسف ، تنها تريتم از رستم...

    طیبه عباسي

    1391/11/04
    گفتند كه قطعه قطعه ،تنها ،بي سر...

    افتاده ميان خاك -اينجا- بي سر

    هرقطعه ي قطعه قطعه اش يك غزل است،

    آري غزل است قطعه ،اما... بي سر

      طیبه عباسي

      1391/11/04
      عمري ست شبيه يك مسافر شده ام
      هرجا شب شعر بوده حاضر شده ام
      از خواب و خوراك و كارو بار افتادم،
      عمري به خيال اين كه شاعر شده ام...
      • محمد مهدییه چیزی تو این نرم افزار سایت درست کنید آدم وقتی یه شعر مثل این میخونه ، فول کیف میشه ، دود از سرش بلند میشه روش کلیک کنه .
        خیلی خیلی خیلی ....... زیبا بود
        تشکر1391/11/05

      • محمد هادی مقیسهنه خیلیم خوب نبود1391/11/05

      • محمد هادی مقیسهنه خیلیم خوب نبود1391/11/05

      • طیبه عباسي با آقاي مقيسه موافقم1391/11/06

      طیبه عباسي

      1391/11/04
      آن گاه كه درمانده شديم ازهمه جا
      رفتيم سراغ آن مقام بالا
      گفتيم گره به كارمان افتاده...
      برگشت و به "ما" گفت: ببخشيد"شما"؟

      طیبه عباسي

      1391/11/04
      اين شهر دچار آنفولانزاست هنوز
      گويا تب اختلاف بالاست هنوز
      ازحال خراب شهرتان معلوم است
      دعوا به سر لهاف ملاست هنوز...
      • زهرا بشری موحدآبجی جان لحاف لحاف :))1391/11/04

      • طیبه عباسي چشم استاد
        لحاف1391/11/04

      • زهرا بشری موحدنه دیگه پاکش نکن. شاید ملا لهاف هم داشته . خدا رو چه دیدی :)1391/11/04

      • جواد محرابیحالا ما هیچی نمیگیم به لحاف ملا گیر ندید1391/11/04

      • زهرا بشری موحداوه اوه صاحابش اومد :)1391/11/04

      • جواد محرابیمیگن دو نفر رفتن جبهه گذاشتنشون پای ضد هوایی گفتن هر هواپیمایی اومد بهش شلیک میکنین.چند دقیقه بعد یه هواپیما اومد بهش شلیک کردند ساقط شد خلبانش با چتر پرید بیرون/یکی از دو نفر پشت ضد هوایی فرار کرد رفیقش داد زد کجا می ری گفت فرار کن صاحبش اومد1391/11/04

      • طیبه عباسي حاجاقا به خداما نبوديم
        اصن همش تقصير خانم بشري بود!
        مارو اغفال كرد1391/11/04

      • زهرا بشری موحداز دست این جماعت طلبه :)1391/11/04

      • طیبه عباسي بطله:)1391/11/04

      • زهرا بشری موحدخود زنی ؟
        :))1391/11/04

      • طیبه عباسي دختر:))))1391/11/04

      • جواد محرابی باشه وقتی از دادگاه ویژه احضاریه براتون اومد میفهمید با همه چیز نباید شوخی کرد1391/11/04

      • زهرا بشری موحدعه ما خودمون همسایه ایم با دادگاه ویژه ، انگار رفتیم خونه همسایه تون اشکال نداره بفرستید1391/11/05

      • زهرا بشری موحدهمسایه مون :)1391/11/05

      • زهرا بشری موحدطیبه خانوم . خود زنی یعنی ترور خویشتن . یعنی تخریب خود :))1391/11/05

      • طیبه عباسي سركار استاد خانم بشري زير ديپلم حرف بزنيد خب1391/11/05

      • طیبه عباسي آقا محرايي ماخودمون دادگاه ويژه ايم :)1391/11/05

      • طیبه عباسي آقامحرابي1391/11/05

      • محمد هادی مقیسهمن نمی دونم چرا وقتی بحث داغ می شه لهجه ها چال کاظمی می شه؟؟؟!!!
        مال چی چی؟1391/11/05

      طیبه عباسي

      1391/10/24
      فلاسفه هرچه مي خواهند،بگويند
      براي من
      تصديق جازم است
      شعر هاي تو...

      طیبه عباسي

      1391/10/20
      از فلسفه تا سفسطه يك عمر دويدم
      آخر نه به اقرار رسيدم نه به انكار...

      طیبه عباسي

      1391/10/19
      دلم بهانه گرفته ، خدا ! بهانه ی تو...

      سری بزن به دلي که شده ست خانه ی تو

      منم، منم لب خشکی که آب می طلبد

      مرا کشانده عطش تا لب کرانه ی تو

      چه می شود که مرا هم شراب تازه کنی؟

      که واژه واژه شوم شعر عاشقانه ی تو

      تمام دار و ندارم همین غزل ها است!

      و بیت بیت غزل های من ترانه ی تو
      ...
      • رضا حاج حسینیسلام خانم عباسی بزرگوار.
        شعر زیبایی بود. کاش توی دفتر اشعار ارسالی میذاشتید.
        همین که الهی نامه نوشتید،‌ بسیار کارتون رو ارزشمند کرده. احسنت.
        چند نکته کوتاه:
        1. منم منم، خیلی جالب نیست. شاید اگه اینطور بیاد بهتر بشه: منم همان لب خشکی ...
        2. کلمه "است" در بیت آخر فکر نمیکنم درست باشه. چون قاعدتا باید خونده بشه "غزل هاست" که وزن خراب میشه.
        شاید "همین غزلهایت" بشه بهتر باشه، اگرچه بازم نمیچسبه1391/10/20

      • حسن بیاتانیسری بزن به دلي که شده ست خانه ی تو
        1391/10/20

      • محمد هادی مقیسهالهی الهی نامه شما مقبول درگاه الهی قرار بگیره
        لال نمیری بلند آمین بگو...1391/10/20

      • طیبه عباسي آمين1391/10/20

      • طیبه عباسي ممنونم آقاي حاج حسيني
        به قول معروف چشاتون زيبا مي بينه
        1391/10/20

      • طیبه عباسي
        تمام دار و ندارم همین غزل ها بود!

        و بیت بیت غزل های من ترانه ی تو1391/10/20

      • رضا حاج حسینیاحسنت. این خیلی بهتر شد.1391/10/20

      طیبه عباسي

      1391/10/19
      خدايا،

      مرا در آغوش مغفرت خود بگير

      دلم براي گلبوسه هاي مهر تو تنگ شده است

      آن هنگام كه قلبم را به سجاده مي فشردم

      وپيشاني ام را به خاك مي دوختم


      چه زود گذشت ...

      چه زود حسرت باتو بودن بر دلم نشست...

      طیبه عباسي

      1391/10/19
      خدايا،
      دلم هوايي شده است..

      مي دانم، دلسنگي را با دلتنگي ميانه اي نيست

      اما مگر دلسنگ ها دل ندارند؟

      طیبه عباسي

      1391/10/19
      ...
      و شايد خداوند،
      همين كه يادش را ازمن گرفته است،
      همين كه اجازه نمي دهد با او به نجوا بنشينم،
      دارد مرا عقوبت مي كند...

      وچه عقوبت سختي...

      وقتي نتواني خدايت را صدا كني..

      طیبه عباسي

      1391/10/16
      بغضم را فرو مي خورم،

      مثل حرف هايم

      حرف هايم را فرو مي خورم،

      مثل اشك هايم

      اما نمي توانم چشم هايم را ببندم...

      تصویر من

      درباره من