جمع آیات

محمد مهدی

1391/12/15
این ضریح عجمی کاش بشیند به تنت
جای آن پیرهنی را که عرب ها بردند
  • حسن بیاتانیاز ضعف بیت که بگذریم راه انداختن دعوای عرب و عجم اصلا خوب نیست و به دور از تقواست...1391/12/15

  • سید محمد موسویموافقم با آقای بیاتانی.1391/12/15

  • محمد مهدیسلام .
    حالا قبل مراسم رونمایی ضریح یه پیام برا ما اومد گفتیم با بچه های آیات دور هم باشیم .
    زدن نداشت !
    استثنائا این را برای بار ادبیش نگذاشتم که شما نقد ادبیش می کنید !
    جسارتا لطفا این همه پستی که داره خاک می خوره را نقد ادبی بفرمائید استاد .
    بار معناییش هم از نظر بنده در عجم و عربش نیست در پیراهن و ضریحه .
    کاش بیشتر به این دقت می کردید که ایرانی ها جای پیراهن به یغما رفته اباعبدالله چه ضریحی برای آقا ساختند .
    البته اگه با نوشتن این پست جنگ خونینی بین عرب و عجم راه افتاد شما مجازید بنده را به عنوان عامل جنگ به سازمان ملل معرفی کنید .

    کاش عظمت در نگاه تو باشد ...1391/12/15

  • محمدمهدی عبداللهیبله درسته1391/12/15

  • امید باستانیخداییش گند زدن عربها یه واقعیت تاریخیه نمیشه کتمونش کرد
    عرب یعنی شکم و...1391/12/15

  • محمد هادی مقیسهاستغفار کنید ...1391/12/15

  • رضا حاج حسینیعلی رغم توضیحات آقای محمد مهدی،‌ حرف اشتباه رو نباید زدو به هیچ وجه. چه دعوایی راه بیفته چه نیفته.
    پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بارها و بارها فرمودند در اسلام فرقی میان عرب و عجم و سیاه و سفید نیست. مهم تقواست که به آدما قیمت میده.
    ضمنا آقای باستانی! انگار حواستون نیستا! گند زدنهایی که در تاریخ اتفاق افتاده که ربطی به عرب بودن اونها نداره! مگه عجم ها کم گند زدند؟
    مگه اهل بیت (علیهم السلام) و اصحابشون عرب نبودند؟
    پس فرقی بین عرب و عجم و در میان عجم ها بین ترک و لر و فارس و ... نیست. 1391/12/15

  • محمد مهدیخیر مثل اینکه توضیحات من را نگرفتید .
    آقا نکته این شعر عرب و عجم نیست .
    پیراهن و ضریحه !1391/12/15

  • محمد هادی مقیسهعرب و عجم این شعر به قدری بد تو چشم می زنه که نکات دیگه رو کور کرده.1391/12/16

  • محمد مهدیآقا من غلط کردم خوبه ؟1391/12/16

  • مهدیه عقیلیبه به....
    عجب تصویری
    "حسین جان!
    همه را وعده به دیدار قیامت دادند
    تا قیامت چه کند آنکه گرفتار تو شد؟..."1391/12/17

محمد مهدی

1391/12/13
خدایا :
من ، تو را گم کرده ام ...
من ، دستم به تو نمی رسد ...
تو ، که مرا گم نکردی ...
تو ، که دستت به من می رسد ...
خسته ام ، خالی از امید ...
خدایا :
دریاب

    محمد مهدی

    1391/12/13
    آدم کجا ز میوه ممنوعه چیده بود؟
    ابلیس با خدا به تفاهم رسیده بود

    اثباتش اینکه سجده نمیکرد با غرور،
    روزی که پشت کل ملائک خمیده بود

    انسان به هر جهت به معلم نیاز داشت،
    قاتل کسی ست ، که کلاغ آفریده بود

    یوسف نه از حیا به زلیخا نظر نداشت ،
    بیچاره تا به حال زلیخا ندیده بود ...

    زندان به داد یوسف بی پیرهن رسید،
    او نیز ور نه جامه عصمت دریده بود

    این حرفها به قیمت جانم تمام شد...
    مانند این غزل که به پایان رسیده بود
    • محمد مهدیشعر از مهدی جهاندار

      هر چند میدونم یا اصلا افتخار نمیدید نظر بدید یا نظر مساعدی ندارید ....
      اما نظر ؟؟؟1391/12/13

    • محمد هادی مقیسهخود شاعرم نمی تونه نظر بده.1391/12/13

    • محمد مهدیسلام بر آقای مقیسه .
      چرا خود شاعرم نمیتونه نظر بده ؟؟؟!!!1391/12/13

    • محمد هادی مقیسهچون یقینا نفهمیده چی گفته.1391/12/13

    • محمد مهدیخانم ایمانی راد از شما بعیده .
      نا امیدم کردید !
      فکر می کردم شما با متانت بیشتری نظر بدید .
      پس چی شد احترام به تفکر دیگران ؟
      چی شد احترام به مفهومی که شاید شاعر در ذهن داشته و ما درک نمی کنیم ؟
      چی شد رسیدن به نور از انکار آفتاب ؟1391/12/13

    • محمد مهدیمی دونید بیتی که شما به اون لقب بی خود دادید آیه قرآنه ؟؟؟
      منظورم اینه :
      زندان به داد یوسف بی پیرهن رسید،
      او نیز ور نه جامه عصمت دریده بود1391/12/13

    • محمد مهدینه مثل اینکه اصلا پست ها را درست نمی خونید .
      اولین کامنت زیر شعر اسم شاعر را نوشتم
      مهدی جهاندار1391/12/13

    • محمد مهدیشما که از دیگران دعوت می کنید اول اطلاعاتشون را بالا ببرن (همین چند تا پست پائین تر )
      "بهار ايماني راداطمينان داريد كه اطلاعاتتون درباره ي پست مدرن به حدي هست كه اين قالب رو رسمن بشوييد پهن كنيد؟"
      چرا اینطور حرف می زنید ؟1391/12/13

    • محمد مهدیقَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ وَإِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَأَكُن مِّنَ الْجَاهِلِينَ . سوره یوسف آیه 33

      (يوسف) گفت: «پروردگارا! زندان نزد من محبوبتر است از آنچه اينها مرا بسوى آن مى‏خوانند! و اگر مكر و نيرنگ آنها را از من باز نگردانى، ((((بسوى آنان متمايل خواهم شد و از جاهلان خواهم بود!))))» 1391/12/13

    • محمد مهدیاولا من محمد مهدی جهاندار نیستم شاعر هم مهدی جهانداره نه محمد مهدی .
      دوما شما مطمئنید این تفکر غلطه ؟ پس چرا خود یوسف گفت به سوی آنان متمایل خواهم شد ؟
      پس زندان به داد یوسف بی پیرهن رسیده که به آنها متمایل نشده .
      من گارد نگرفتم این حرف را برای بار هزارم میگم خوشم نمیاد اونم کسانی که خودشون شاعرن ، با فرهنگن ، ادیبن یهویی با کلماتی مثل بیخود و چرت و پرت و از این دست کلمات شعر کسی را نقد کنند .1391/12/13

    • محمد مهدیمن سوره حضرت یوسف را زیر و رو کردم !
      با حضرت یوسف زندگی کردم !
      حضرت یوسف را با بند بند وجودم حس می کنم !
      رو این شعر حساسم اما نه به اندازه ای که روی حضرت یوسف .
      بدیش اینه شما دقیقا رو ابیاتی دست گذاشتید که من روشون حساسم .1391/12/13

    • محمد هادی مقیسهنه صبر کنید خانم ایمانی اون بیت هیچ ربطی به آیه نداره چون حضرت به خدا عرض می کنه اگه توی خدا من رو نجات نمی دادی گرفتار می شدم نه زندان بله قبلش می گه من زندان رو از اون چیزها بیشتر دوست دارم که این یه حرف دیگه است
      اصلا بگیم شاعر با هر نیت درونی هم که باشه به هیچ وجه حق نداره این طور حرف بزنه
      مگه مرز بین کفر و ایمان چقدره ؟ طرف میگه خدارو قبول دارم مسلمون میشه اگه بگه ندارم کافر میشه.1391/12/13

    • محمد مهدیحاج آقا عالی را که میشناسید ؟
      کارشناس برنامه سمت خدا .
      خدا حفظشون کنه !
      یه منبری چند سال پیش رفتن حرم امام رضا (ع) با محوریت موضوع (اعتقادات به ظاهر مقدس) اون منبر اشاره به همین چیزها داشت .
      یه حرفی زده میشه ما ظاهرا به خاطر غیرت دینی جلوش می ایستیم بعد چشم باز می کنیم می بینیم واویلا جلوی حق قد علم کردیم !!!1391/12/13

    • فاطمه رهرویسلام آقای محمد مهدی ارجمند

      ایات قران بطن دارند و به این معنا نیست که هر انچه از ظاهر ایات دریافت میشه‏ همون ملاک قضاوت قرار بگیره. حضرت یوسف در جایگاه پیامبر قوم بوده چطور می توان چنین برداشتی رو از ایه پذیرفت؟ چرا این تمایل به شوق ایشان برای دستگیری قومش بعنوان هادی قوم تعبیر نشه و 1391/12/13

    • محمد مهدیآقای مقیسه و خانم رهروی عزیز
      احتمالا اگر من بگم حضرت یوسف خطاکار هم بود شکم بنده را سفره می فرمائید .
      اما بود ...1391/12/13

    • محمد مهدیمن تفسیر سوره حضرت یوسف را هم زیر و رو کردم .1391/12/13

    • فاطمه رهرویو این تمایل ایشان در تقابل با حکمت بزرگ خدا مبنی بر مهلت دادن بیشتر به قوم قرارگرفته. از این جهت که خدا ان عرصه را زمان مناسبی برای هدایت نمی دانسته و دوباره ان هم به ان جهت که اون افراد به بلوغ لازم برای هدایت دست نیافته بودند1391/12/13

    • فاطمه رهرویمن چنین جسارتی نکردم و نخواهم کرد...
      عرض من این بود که خطا در جایگاه رسالت متفاوت است با خطا در جایگاه انسان معمولی... به این نکته توجه کنید1391/12/13

    • محمد مهدیخانم رهروی تا حالا چند بار تفسیر سوره حضرت یوسف را مو شکافانه خوندید ؟
      مو شکافانه پیش کش تا حالا چند بار خوندید ؟
      تا حالا چند بار خود سوره حضرت یوسف را مو شکافانه خوندید ؟
      مو شکافانه پیش کش تا حالا چند بار خوندید ؟1391/12/13

    • محمد هادی مقیسهببین عزیزم این چیزهایی که شنیدی یکی مثل من بهت گفته پس ملق بازی نکن دیگه...
      الان بگو ببینم منظور از خطا چیه؟
      آیا خطا همون گناهه ؟
      آیا عصمت انبیا به چه معناست؟
      آیا خطایی که منظور شماست با عصمت انبیا منافات داره؟
      همین جوری که نمی شه یه چیزی رو بشنویم بعد براش شعر بگیم رفیق من...پس تفکر و تحلیل تاریخ چی می شه ؟
      این شعر آقای جهاندار یقینا مورد پسند خدا و حضرت یوسف نیست قبول نداری بیا آیه به آیه بحث کنیم.1391/12/13

    • محمد مهدینه آقا اشتباه نکنید به قول خانم رهروی خطای پیامبر با خطای انسان عادی فرق می کنه .
      منم نگفتم شعر آقای جهاندار بی نقص . همچین ادعایی نکردم .
      در ضمن آقای مقیسه من 2 ساله دارم روی آیه به آیه سوره یوسف تحقیق می کنم . ملق بازی نکردم .
      جسارتا به هم تیپ های شما به جز تعداد معدودی هم اطمینان کامل ندارم .1391/12/13

    • محمد مهدیخطای حضرت یوسف برای ما آب نباته در روز 3000 بار دچارش می شیم (خودم را میگم) اما جایگاه فرق داره برادر من !1391/12/13

    • محمد مهدیمن از سخرانان و منبری های کشوری تا طلبه های پایه 1 اصفهان ، با همه حشر و نشر داشتم و دارم اما همون طور که دیدید فقط یک حرف را از شخص نقل کردم اون هم از حاج آقا عالی .1391/12/13

    • محمد هادی مقیسهببین اصلا بحث اطمینان نیست بحث اینه که با دوسال خوندن سوره یوسف که شما مفسر قرآن نمیشی من هم ۱۵ جزء قرآن رو درس گرفتم یعنی تو کلاس درس نشستم مطالعه کردم امتحانشم دادم اما باز نمی تونم بگم همه نکات سوره رو می فهمم .
      مثلا شما بگو این بیت :

      یوسف نه از حیا به زلیخا نظر نداشت ،
      بیچاره تا به حال زلیخا ندیده بود ...

      با کجای سوره تطابق داره؟1391/12/13

    • محمد هادی مقیسهببین اصلا بحث اطمینان نیست بحث اینه که با دوسال خوندن سوره یوسف که شما مفسر قرآن نمیشی من هم ۱۵ جزء قرآن رو درس گرفتم یعنی تو کلاس درس نشستم مطالعه کردم امتحانشم دادم اما باز نمی تونم بگم همه نکات سوره رو می فهمم .
      مثلا شما بگو این بیت :

      یوسف نه از حیا به زلیخا نظر نداشت ،
      بیچاره تا به حال زلیخا ندیده بود ...

      با کجای سوره تطابق داره؟1391/12/13

    • فاطمه رهرویمن بنا به مناسبتی تفاسیر متفاوت در مورد ایات مربوط به یوسف و زلیخا رو خوندم میدونم اکثر تفاسیر به چه صورت بیان کردند اما پیشنهاد میکنم همه تفاسیر مربوط به این ایات رو موشکافانه مطالعه کنید1391/12/13

    • محمد مهدیالان حق چیه ؟
      اینکه زندان به داد یوسف بی پیرهن نرسیده ؟
      خانم ایمانی راد عزیز رسیده رسیده رسیده !
      اما اگه بحث سر شعر آقای جهانداره بله ایشون با لحنی ساختارشکنانه شعر گفتند . این را کتمان نمی کنم .1391/12/13

    • محمد مهدیآقای مقیسه من نگفتم دو سال خوندن گفتم دو سال تحقیق 1391/12/13

    • محمد مهدیخانم رهروی یک نفر 4 تا تفسیر را برای یک آیه بررسی کنه نمیشه موشکافی ؟1391/12/13

    • محمد مهدیخانم ایمانی راد اینم خطای حضرت یوسف :
      سوره یوسف آیه 42
      وَقَالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِّنْهُمَا اذْكُرْنِي عِندَ رَبِّكَ فَأَنسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ
      و به آن يكى از آن دو نفر، كه مى‏دانست رهايى مى‏يابد، گفت: «مرا نزد صاحبت ( سلطان مصر) يادآورى كن!» ولى شيطان يادآورى او را نزد صاحبش از خاطر وى برد؛ و بدنبال آن، (يوسف) چند سال در زندان باقى ماند. (42)1391/12/13

    • محمد هادی مقیسهمن خوابم میاد شما دعوا کنید جواب منم بدید من صبح میام
      یا علی...1391/12/13

    • فاطمه رهرویاقای محمدمهدی ارجمند
      حضرت یوسف خطایی مرتکب نشدند و اون خطایی هم که تعبیر به اصب الیهن در ایه شده تمایل و شوق یک پیامبر به هدایت قومش بوده در جایگاهی که زمان هدایت اونها فرانرسیده بوده بنا به حکمت خدا...1391/12/13

    • محمد مهدیخانم رهروی خطای حضرت یوسف را خوندید ؟1391/12/13

    • فاطمه رهرویچرا نمیشه گفت فانساه الشیطان ذکر ربه در مورد زندانی اتفاق نیفتاده؟ شیطان ذکر نام یوسف را از یاد زندانی برد نزد ربش (ملک مصر)1391/12/13

    • محمد مهدیحضرت علی (علیه السلام) در اون قضیه من از همه انبیا (به جز حضرت محمد (صلوات الله علیه)) برترم به این خطای حضرت یوسف اشاره می کنند .1391/12/13

    • محمد مهدیخوب فانساه الشیطان را بگیریم برای زندانی ( که خیلی از مترجمین مثل آقای الهی قمشه ای این را به حضرت یوسف نسبت میدن یعنی ترجمه می کنند شیطان یاد خدا را از ذهن یوسف برد) اما باشه شیطان ذکر نام یوسف را از ذهن زندانی برد .
      بازم خطای یوسف سر جاشه خانم رهروی ، یوسف لحظه ای دل در سفارش به زندانی بست نه دل به خدا !1391/12/13

    • محمد مهدیحضرت یوسف به جای امید به خدا امید به سفارش به اون زندانی بست .
      حالا فانساه الشیطان را به هر کی می خواین ربط بدین 1391/12/13

    • فاطمه رهروی تفسیر قران به قران که از دقیق ترین تفاسیر است به من و شما میگه ایات رو باید کنار هم گذاشت و از اونها به بطن های قران رسید نتیجه گیری شما از یک ایه نمیتونه درست باشه..1391/12/13

    • محمد مهدیمن از یک آیه به نتیجه نرسیدم ، اصلا من نتیجه گیری نکردم !
      حرف حضرت علی (علیه السلام) را گفتم .
      حضرت یوسف به جای امید به خدا امید به سفارش به اون زندانی بست .

      سوره یوسف آیه 53
      من هرگز خودم را تبرئه نمى‏كنم، كه نفس (سركش) بسيار به بديها امر مى‏كند؛ مگر آنچه را پروردگارم رحم كند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است

      یوسف خودش را تبرئه نمی کنه !
      شما تبرئش می کنید ؟
      البته خودم می دونم این آیه خیلی جای بحث داره حتی بعضی از مفسرین این آیه را نقل قول زلیخا می دونن نه یوسف اما اکثرا میگن نقل قول حضرت یوسف هست .1391/12/13

    • فاطمه رهرویاحسنت ... اگر به این نتیجه رسیدید که جای بحث بسیار داره و در انتها باید گفت الله اعلم ... پس بهتره نتیجه ای گرفته نشه1391/12/13

    • محمد مهدیهر چند به لحن ساختار شکنانه این شعر معترفم .
      اما :
      زندان به داد یوسف بی پیرهن رسید .

      والسلام1391/12/13

    • فاطمه رهرویلازم به ذکر است که مواردی که عرض کردم ماحصل تحقیق و موشکافی بسیار عمیق یکی از اساتید بزرگوار و توفیقی که از حضور در آن جمع نورانی قرانی داشتم بوده و هیچکدام از موارد یاد شده حاصل تحقیق شخص بنده نیست اقای محمد مهدی...1391/12/13

    • محمدهادی علی بابائیهذیان چرند شاعرانه...1391/12/14

    • امید باستانیهمین جوری که نمی شه یه چیزی رو بشنویم بعد براش شعر بگیم رفیق من....

      "محمد هادی مقیسه"

      از شعر های ساختارشکنانه خوشم میاد ولی این چرند بود چرند...1391/12/14

    • حسن بیاتانیدر مورد این شعر آقای محرابی باید نظر بدن که متخصص عرفان های کاذب هستند1391/12/15

    محمد مهدی

    1391/12/13
    کسی از آقای حجتی خبر جدید نداره ؟
    • سید محمد موسویخبری نیست؟
      کسی، خبری، چیزی، شایعه ای،...1391/12/13

    • گلستانهالان که خوب فکر می کنم، می بینم که من یک شایعه شیرین دارم...

      آقای حجتی قراره برای آیات یک سوغاتی بی نظیر بیارن.

      گرچه تا به حال هم بسیار برای آیات رزق معنوی داشتن.1391/12/13

    محمد مهدی

    1391/12/11
    می گویند "آه" یکی از اسماء خداست !

    آه . . .
    • جواد محرابیآه از آن ساعتی که با تن چاک چاک
      نهادی ای تشنه لب صورت خود روی خاک1391/12/11

    • محمد مهدیمن گفتم آه اما نه در حد روضه ...

      حاج آقا ما دلمون گرفته بود یه چیز گفتیم .
      شما یهو رفتی وسط قتلگاه ؟1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهییا الله
      چراغ ها رو خاموش کنید روضه بخونیم دیگه1391/12/11

    • جواد محرابیدیگه دلم گرفته بود و جمعه ای یاد کرلا افتادم اشکالی داره هیچ غمی غم حسین نیست و هیچکس مثل زینب نگفت آه1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهیالهی اعترفت بذنوبی...1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهییاربّ انادیک بلسانٍ قد اخرسه ذنبه...1391/12/11

    • محمد مهدی+ لایک به آقای عباسی فر
      و سلام
      اخوی خیلی وقته پیدات نیست ؟
      کجایی ؟
      دلم تنگ شده بود برای بحث های جنجالیت !
      چون تعارف را دروغ می دونم واقعا تعارف نمی کنم !
      واقعا جات خالی بود .1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهیاُناجیک...1391/12/11

    • محمد مهدیاین آقای عبداللهی هم که همچنان عرب سَت تنظیم !
      یا اخی حداقل زیرنویس فارسی پیلیز !1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهیآقا محمدمهدی عزیز
      اینم زیرنویسش:
      مى خوانمت اى آقاى من به زبانى كه گناه لالش كرده پروردگارا با تو راز گويم1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهیرَاَيْتُ مَوْلاىَ ذُنوُبى فَزِعْتُ وَاِذا رَاَيْتُ كَرَمَكَ طَمِعْتُ فَاِنْ عَفَوْتَ
      اى مولاى من هنگامى كه گناهانم را مشاهده مى كنم هراسان شوم و چون بزرگوارى تو را بينم به طمع افتم خدايا اگر بگذرى1391/12/11

    • محمد مهدیممنون و متشکر بسیار زیاد مِنَ الزیرنویس جدا1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهیايْنَ عَفْوُكَ الْجَليلُ اَيْنَ فَرَجُكَ الْقَريبُ اَيْنَ غِياثُكَ السَّريعُ
      كجاست گذشت بزرگت ؟ كجاست گشايش نزديكت ؟ كجاست فريادرسى فوريت ؟1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهییا اخی ...
      شکراً1391/12/11

    • فاطمه دبیری
      اُناجیکَ یا مَوْجُودُ فی کُلِّ مَکان لَعَلَّکَ تَسْمَعُ نِدائی فَقَدْ عَظُمَ جُرْمی وَ قَلَّ حَیائی

      یا مَوْلایَ یا مَوْلایَ حَتّى مَتى وَاِلى مَتى اَقُولُ لَکَ الْعُتْبى مَرَّهً بَعْدَ اُخْرى ثُمَّ لا تَجِدُ عِنْدی صِدْقاً وَلا وَفاءً؟!1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهی الهی ما بَرِحْتُ مِنْ بابِكَ وَلا كَفَفْتُ عَنْ تَمَلُّقِكَ
      خدایا من از در خانه ات برنخيزم و از تملق و چاپلوسيت دست برندارم .1391/12/11

    • محمد مهدیخانم دبیری من 3 روز وقت گذاشتم آقای عبداللهی را زیرنویس دار کردم حالا شما زدید عرب سَت ؟

      یا ایها الذین آمنوا بفهمید به خدا چی میگید !

      عربی مقدس ، خوب ، عالی ، اما من بی سواد عربی نمی فهمم !
      این زیرنویس فارسیش را هم اضافه کنید پلیز !1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهیوَبِنِعْمَتِكَ
      اَصْبَحْنا وَاَمْسَيْنا ذُنوُبُنا بَيْنَ يَدَيْكَ نَسْتَغْفِرُكَ الّلهُمَّ مِنْها وَنَتوُبُ
      و با نعمت تو صبح و شام كرديم ،گناهان ما پيش روى تو است كه ما از آنها آمرزش خواهيم و بسويت توبه كنيم1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهیعزیز من همه ماها که بریم اون دنیا خودکار عربی صحبت میکنیم
      بازم روایت بیارم1391/12/11

    • محمد مهدیخوب حتما موقع مرگ کلاس فشرده عربی میگذارن !
      من اصلا با عربی مشکل ندارم !
      با اینکه عربی نمی فهمم مشکل دارم !
      این مشکل هم با زیرنویس حل میشه دیگه .1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهیباشه آقا محمدمهدی
      اینم زیرنویس برای متن مناجات خانم دبیری
      من‌ با تو در سرّ و نهان‌ مناجات‌ دارم‌ اي‌ خدائي‌ كه‌ در هر مكاني‌ موجود هستي‌!که جرمم بزرگ و حیایم اندک گشته

      مولايم اى مولايم تا كى و تا چه وقت بارها و بارها به تو عرض كنم كه حق مؤ اخذه و كيفر از آن توست سپس صدق و وفايى از من بر اين گفتار نيابى ! فرياد فرياد اى خدا از هواى نفسى كه بر من چيره شده ، و از دشمنى كه سگ وار بر من يورش آورده ، و از دنيايى كه خود را برايم آرايش نموده ، و از نفسى كه هماره به زشتى فرمان دهد مگر كسى را كه پروردگار رحم كرده باشد.
      ok آقا محمدمهدی

      ضمنا بخشی از دعای حزین می باشد که خانم دبیری زحمت کشیدند تایپ کردند.1391/12/11

    • فاطمه دبیریشرمنده
      تکرار همراه ترجمه:

      اُناجيكَ يا مَوْجُوداً فى كُلِّ مَكانٍ لَعَلَّكَ نِدائى فَقَدْ عَظُمَ جُرْمى وَ قَلَّ حَيآئى:
      راز گويم با تو اى كه هستى در هر جا و مكان تا شايد فريادم را بشنوى چون كه جرم و گناهم بزرگ و شرمم كم است .

      یا مَوْلایَ یا مَوْلایَ حَتّى مَتى وَاِلى مَتى اَقُولُ لَکَ الْعُتْبى مَرَّهً بَعْدَ اُخْرى ثُمَّ لا تَجِدُ عِنْدی صِدْقاً وَلا وَفاءً؟!
      مولاى من اى مولايم تا چه وقت و تا كى بگويم كه (من گنهكارم ) نه يك بار بلكه بارها ولى باز هم تو راستى و وفا از من نبينى.1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهیباشه جهت اطلاع دعایی رو که خانم دبیری بزرگوار نوشتند ترجمه کردم دیگه چی؟1391/12/11

    • محمد مهدیتشکر مجددا و بسیار زیادا1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهییا اخی لماذا لاتحب اللغة العربیة1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهییرنویس:
      ای برادرم چرا زبان عربی رو دوست نداری؟1391/12/11

    • فاطمه دبیری
      ببخشید انگار زودتر آقای عبدالهی زحمت ترجمه رو کشیده بودند؛ من متوجه نشدم

      1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهیفعفوك عفوك يا مولاى قبل ان تلبس الابدان سرابيل القطران ، عفوك عفوك يا مولاى قبل ان تغل الايدى الى الاعناق ، يا ارحم الراحمين و خير الغافرين .
      آمرزش آمرزش اى مولاى من پيش از آنكه در آتش دوزخ لباسى از روغنى چسبنده و سوزنده بر تنم كنند، آمرزش آمرزش اى مولاى من پيش از آنكه دستها بر گردنها غل و زنجير شود، اى مهربانترين مهربانان و اى بهترين آمرزندگان 1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهیخوب از روایات بیرون بیاییم و بحث رو عوض نکنیم
      پیرامون دویدن آقای مقیسه بحث بسیار است...1391/12/11

    • محمد مهدیدور از شوخی
      یا اخی انا احب اللغه العربیه جدا

      اما برید ببینید حضرت علی (علیه السلام) وقتی می خواست با بچه ها صحبت کنه چطور صحبت می کرد .
      به قول خود مولا با هر کسی باید به زبان خودش حرف زد .

      جدای از شوخی من جدی جدی معنای 90 درصد عربی هایی که شما می نویسید را می فهمم و به لطف خدا اکثرش را حتی متوجه میشم از چه منبعی آوردید .
      اما برادر من اینجا مال من و شما نیست !
      اینجا هر کسی با هر اعتقادی و هر سطح سوادی ممکنه حضور داشته باشه !
      پس بهتر نیست مثل مولا ساده ترین ، روان ترین ، زیباترین و همه فهم ترین کلمات را به کار ببریم یا حداقل به ترجمه کنیم ؟1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهیخواهش میکنم خانم دبیری
      چون این آقا محمدمهدی همش دنبال زیرنویسه1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهیباشه قبول
      منم که زیرنویس اوردم
      ولی شما در مثل مناغشه کردی1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهیقیاس شما مع الفارق بود محمدمهدی عزیز
      1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهیچونکه زبان عربی بهترین زبان شیواترین زبان و زبانیست که خدا بواسطه آن با بندگانش صحبت مینماید.1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهیشوخی کردم بابا اقا محمدمهدی
      این جمع خدا رو شکر بی سواد نداره
      همه اهل فضل و ادب و تهجد هستند بحمدالله
      کمترین ذره این حمع من عاصی هستم
      مخلص همه دوستان1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهیپس چی شد ادامه بحث...1391/12/11

    • محمد مهدیچرا مع الفارق ؟
      بد میگم ؟
      شما که الحمدلله اهل کتاب هستید مطمئنم با این سطح سواد و شخصیتی که دارید نهج البلاغه خوندید .
      امیرالمونین تک تک کلماتشون ساده و روان بیان شده .
      گاها اینقدر ساده و روان و کوتاه که انگار فارسیه !
      1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهیبله درست میفرمایید
      من که گفتم تسلیم
      از این به بعد با زیرنویس تقدیم می کنم
      باشه؟1391/12/11

    • محمد مهدیشما بزرگواری می فرمائید .
      پست دویدن آقای مقیسه را هم یه جوری توضیح بدید ما بفهمیم .1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهیاشتباه شد پست دویدن برا پست قبلیه داداش1391/12/11

    • محمد مهدیاشتباه نشد .
      شما بزرگواری می فرمائید ماله زیرنویس ها بود .
      توضیح بدید مال آمار که در پست پائین فرمودید .
      دوتا را یه جا نوشتم .1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهیبله درسته
      حواس منو با زیرنویس ها پرت کردی آقا محمدمهدی
      ای کسی که همنام منی...1391/12/11

    • محمد مهدیمن هم نام شما نیستم .
      شما هم ، هم نام من نیستید .
      من و شما افتخار داریم هم نام امام زمانیم .

      یا صاحب الزمان (عج)
      گاهی تنها دلخوشیم هم نام بودن با شماست .
      کاش مانند شما هم بودم .1391/12/11

    • محمدمهدی عبداللهیاحسنت بر آقای محمدمهدی
      معلومه دیشب خوب منبرو به دست گرفتی
      بارک الله1391/12/12

    محمد مهدی

    1391/12/10
    به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، آئین پایانی هفتمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر در تالار وحدت با حضور سیدمحمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس‌جمهور برگزار شد.

    در این مراسم در بخش کتاب مجموعه آثار احمدرضا احمدی به عنوان برترین مجموعه شعر منتشر شده طی سال گذشته معرفی شد اما به دلیل کسالت احمدی همسرش هدیه او را دریافت کرد.

    در بخش شاعر برگزیده مردمی طی دهه اخیر و بر اساس نظرسنجی عمومی از میان 196 شاعری که مردم به آنها رأی داده بودند علی معلم دامغانی، سیدحمیدرضا برقعی، فاضل نظری، علیرضا قزوه، محمدرضا شفیعی کدکنی و محمدعلی بهمنی در میان برترین‌ها بودند اما علیرضا قزوه و سیدحمیدرضا برقعی به عنوان شاعر مردمی دهه اخیر معرفی شدند.

    اما در بخش معرفی برترین مجموعه شعر 10 سال گذشته سه‌گانه، فاضل نظری معرفی شد.
    • محمد مهدی
      سلام
      میتونم بپرسم در کدوم بخش حق به حق دار نرسیده ؟1391/12/10

    • محمد مهدی
      تشکر می کنم
      به خاطر این همه احترام به رای مردم !
      "نظرسنجی عمومی از میان 196 شاعری که مردم به آنها رأی داده بودند"
      این رای مردم بوده ، یعنی به جز آقای احمدی بقیه توسط داوران انتخاب نشدند . مردم رای دادند .
      1391/12/10

    • محمد مهدیخوب مسلما (به قول آقای شیاسی مسلمن) مردم به کسانی رای دادند که سال هاست با شعر هاشون زندگی کردن !
      اصلا (اصلن) شما نظر بدید :
      مردمی ترین شاعر دهه اخیر : ................ ؟
      برترین مجموعه شعر دهه اخیر : .............. ؟1391/12/10

    • محمد شیاسیاحسنت آقا محمد مهدی... درود بر شما دوست عزیز :)
      خوشحالم که می‌بینم این سبک نوشتار داره بین دوستان فراگیر می‌شه.
      اصولن تنوین یکی از زوایدی هست که حتمن ِ حتمن باید از نوشتار فارسی حذف بشه!1391/12/10

    • محمد هادی مقیسهاصلا هم فراگیر نمی شه تنوین می ماند تا ما می مانیم
      موافقین تنوین لطفا بایستند.1391/12/10

    • محمد شیاسی
      یقینن هیچ کس قیام نخواهد کرد!
      1391/12/10

    • سیدعلیرضا جعفریسلام
      انتخاب آقای فاضل نطری و سیدجمیدرضا برقعی کاملن به حق و شایسته است.استاد احمدرضا احمدی که شاعر موج نو فارسی ست نیز قابل تقدیر بود که از ایشان تقدیر به عمل آوردن. اما بحث اصلی اینجاست که انتظار ما از شعر فجر چیه؟اگر قرار بر انتخاب بهترین هاست باید این انتخاب محدود به چن داور نباشه، با احترامی که برای همه ی داوران دارم،داوران باید بیشتر باشه واز هر استانی 2نفر.داوری ها هم با ساختار منظم ودر چن مرحله باشه..اگر دفت کنید می بینید که آخرین مدت ارسال آثار با زمان برگزاری فاصله ی کوتاهی داره، داوران پس با حجم فراوانی از شعرها رو برو بودند،چه خوب بود که فرصت داوری برای داورها زیاد می بود تا با آرامش و دقت بیشتری به بررسی آثار می پرداختند.جشنواره اگر در مرحله استانی و مرحله ی کشوری بود بهتر می شد، برگزیده های استانی به مرحله ی کشوری راه پیدا می کردند و از بین آنها اتخاب نهای صورت می گرفت.ضعف دیگر در این جشنواره، قسمت بین اللمل آن است که فقط نامی از آن را یدک می کشد، صرف شعر خواندن دونفرکه نشد بین اللملی.
      ایرادی که خانم ایمانی وارد می کنند را بجا می دانم، چرا که یکی از رسالت های شعر فجر کشف و شناساندن شاعران جوانی ست که در اقصی نقاط این کشور پهناور شعر کار می کنند و بعد حمایت از این شاعران جوان خوش استعداد گمنام است.بنده همیشه بعد از هر جشنواره ای به دنبال شعر شاعران منتخب می گردم و به مطالعه ی آثارشان می پردازم.اما براستی جشنواره ی فجر چقدر توانسته به رسالت خود جامه ی عمل بپوشاند؟ بعد از جشنواره کافی ست با چن شاعر صحبت کنید، البته آنهایی که منصف هستند، می بینید که آنان نیز ناراضی می باشند، نه بخاطر اینکه اسمشان در لیست برگزیدگان نیست،بخاطر ضعف هایی که در کار وجود دارد.البته این را هم باید اذعان کرد که هیچ برنامه ای بی نقص نیست اما جشنواره ای که دارای دبیرخانه ی دائمی ست، ایا نمی تواند بعد از گذشت چن دورها این نقایص را برطرف کند با کمتر سازد؟
      بگذریم...شرمنده که طولانی شد.1391/12/10

    • سیدعلیرضا جعفریرا باید بعد از ایرادی نوشته بشه1391/12/10

    • سیدعلیرضا جعفریاینو نخواستم بگم اما بذار بگم...
      اینکه در بعضی مواقع رابطه ها و نان بهم قرض دادن ها و دست های پشت پرده و غرض ها و مرض ها باعث میشه که حق به حق دار نرسه، خودم نمونه اشو سراغ دارم...انشاعالله که نیست1391/12/10

    • محمدمهدی عبداللهیایشالله خیری بوده
      چون: الخیر فی ما وقع...

      1391/12/11

    محمد مهدی

    1391/12/02
    http://webgardi.yjc.ir/fa/news/47466/تصاویر-نصب-پنجره‌های-ضریح-سیداشهداع

      محمد مهدی

      1391/11/29
      http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1391/11/28/276746_696.jpg

      اللهم الرزقنا ......

      محمد مهدی

      1391/11/25
      غرق غزلم، دوباره حالم خوش نیست
      بی بال و پرم، دوباره حالم خوش نیست

      انگار دوباره بغض در راه گلوست
      پس در به درم! دوباره حالم خوش نیست

      گویند که جلوه اش به هر جا پیداست
      من کور و کرم، دوباره حالم خوش نیست

      این آینه ها چقدر شفاف شدند
      آئینه ترم، دوباره حالم خوش نیست

      این درد مرا به انتها خواهد برد
      چشمان ترم، دوباره حالم خوش نیست

      او رفت، به سادگی، دوباره او رفت . . .
      من بی ثمرم، دوباره حالم خوش نیست
      • محمد مهدیسلام
        با توجه به اینکه تقریبا مطمئنم صبح اول صبحی خودم تنها اینجام به خودم صبح به خیر میگم .
        شما هم هر وقت رسیدید وقتتون بخیر .
        دوستان نظر ؟؟؟1391/11/25

      • سید محمد موسویوقت بخیر!
        قشنگ بود، ردیف هم جالب بود.
        فقط یه جاهایی نفهمیدم چرا حالتون خوش نیست!
        مثلاً:
        غرق غزلم - آیینه ترم - چشمان ترم1391/11/25

      • محمد مهدیسلام
        لطف دارید .
        غرق غزلم که معلومه ، این یه تعریف از حالتیه که خیلی وقت ها برام پیش میاد . اینقدر غزل می خونم تا حالم بد میشه .
        چشمان تَرَم هم با توجه به مصرع قبلش معنا میشه :
        یه دردی دارم که من را به آخر میرسونه اون هم چشم های خیسمه .
        در مورد آئینه ترم هم توضیح خاصی ندارم فقط همین قدر بگم عاشق درست کردن ترکیب هایی هستم که فقط خودم درکش میکنم مخصوصا با آینه .
        قبلا هم این کارا کردم .
        ((ای که در آینه مثل دل من سوخته ای))1391/11/25

      • محمدهادی علی بابائیسلام
        کار چندان جالبی نیست

        علت اصلیش هم ردیف سختشه
        این ردیفو بهترین شاعر هم کار کنه یه کار متوسط میشه!
        شعر کلاسیک به اندازه کافی محدود هس
        بهتره سعی کنیم محدودترش نکنیم برا خودمون!
        موفق باشید1391/11/25

      • امید باستانی+لایک به آقای بابایی1391/11/25

      • محمدمهدی عبداللهیدرود بر آقا داماد و نظر کارشناسیش...1391/11/26

      محمد مهدی

      1391/11/21
      سلام .

      سال نو مبارک !

      35/01/01 انقلاب شمسی

      به امید 01/01/01 ظهور شمسی

      یا علی
      • محمد مهدیباز من یه ارسال اینجا زدم همه رفتن !

        افراد آنلاین:
        - کاربران میهمان: 190
        - اعضا: 1

        اعضای آنلاین:
        01: محمد مهدی

        آقا من تنهایی با 190 تا مهمون چیکار کنیم ؟؟؟1391/11/21

      • رضا حاج حسینیمنم اومدم کمک؛ سال نو بر شما هم مبارک. 1391/11/21

      • محمد مهدیخدا خیرت بده1391/11/21

      محمد مهدی

      1391/11/09
      سلام
      من مشق ام را نوشتم :
      لبریزم از پژمردگی از زرد چون پاییز
      از حیرت از آشفتگی از درد چون پاییز

      دارد می افتد برگ هایم ، حاصلم ، عمرم
      دارم تماشا می کنم این درد چون پائیز

      حتی صدایم نیست آن لحن مسیحایی
      لرزان شده دست و دل یک مرد چون پائیز

      دیگر خیال نوبهاران را نمی خواهم
      حالا خوشم با سختی این درد چون پائیز

      عاشق شدم بال و پرم را ریخت عشقم
      عشقی مرا اهل زمینم کرد چون پائیز

      من هم شدم تندیس رفتن ها و فصل غم
      دیدی چگونه سرنوشتم ؟ سرد چون پائیز ؟

      خوب حالا که من مشق ام را می نویسم حداقل یه نظری بدید ما بدونم چیکاره ایم .
      (مخصوصا خانم زهرا بشری موحد که زحمت این سرمشق ها را می کشند)
      • محمد مهدیخوبه ما یه شعر گذاشتیم !
        همه رفتن !
        یعنی اینقدر غیر قابل تحمله ؟
        افراد آنلاین:
        - کاربران میهمان: 48
        - اعضا: 1

        اعضای آنلاین:
        01: محمد مهدی

        حالا شعر و نظر دادن پیش کش ،
        شما نمی گید من 1 نفری چطوری 48 تا مهمون را رسیدگی کنم ؟1391/11/09

      • طیبه عباسي توي مصرع 4 يه را ي محذوف داريد1391/11/09

      • طیبه عباسي توي مصرع 4 يه را ي محذوف داريد1391/11/09

      • محمد مهدیخانم عباسی ممنونم ولی این را حذفی یعنی چی ؟
        1391/11/09

      • محمد مهدیآقای عباسی شما خودت را ناراحت نکن این نرم افزار سایت خود درگیری داره !
        چند روزی هم من را به حساب نیاورد .1391/11/09

      • زهرا بشری موحدسلام. ممنون واقعا. خیلی خوب بود. ان شاالله بقیه دوستان هم که کار کردن. در حد علم خودم نقد خواهم کرد. 1391/11/09

      • محمد مهدیسلام
        ممنون از همه
        در جواب آقا حسین عزیز :
        مصرع آخر 2 تا سوال داره ؟
        1. سرنوشت مرا چگونه دیدی ؟
        2. سرنوشت من مثل پائیز سرده ؟
        البته من دوست دارم اینطوری باشه از نظر فنی و ادبیاتیش شما استادید .
        ارادت به همه1391/11/10

      محمد مهدی

      1391/11/09
      سلام
      چند روز پیش دوستی یک شعر از فاضل نظری گذاشته بود با این مطلع
      رسیده ام به خدایی که اقتباسی نیست
      بعد هم گیر داده بود به اون بیت که میگه خطا نکردن ما غیر ناسپاسی نیست
      جالب بود که در اقدامی که از جمع فرهیختگان شعر و ادب بعید بود بدون نقد و بررسی جملاتی مانند از فاضل بدم میاد نثار ایشون شد .
      اولا ما که ادعایی نداریم اما از شما که ادعای شعر و شاعریتون میشه بعید بود .
      دوما اگر مایلید اون بحث را در انجمن گفتگو فعال کنید ، من شخصا حاضرم در فضایی بدور از توهین و جانبداری به نقد بشینیم .
      من فکر می کنم بحث جالبی بشه !
      • محمد مهدیبه شرطی که کسی از راه نیومده نگه از فاضل بدم میاد !
        اگه بحث را گذاشتید من را هم خبر کنید1391/11/09

      • محمد مهدیاین هم اولین جرقه بحث :
        به نظر من کسی که می خواد مثلا در مورد حافظ نظر بده باید حداقل چند بار دیوان حافظ را خونده باشه ،
        تجزیه تحلیل کرده باشه
        زیر و بمش را در آورده باشه و .....
        بعد تازه بحث موردی در مورد یک بیت از این حرف ها فراتره !
        منتظرم
        یا علی1391/11/09

      • امید باستانیبا خوندن شعر حافظ مشکل حل نمیشه رفیق
        ادبیات حافظ عرفانیه
        ادبیات عاشقانه نیست که هر بی سر و پایی مثل من بیاد وارد بشه و اظهار فضل کنه
        بیچاره عشق
        چه مفهوم مظلومی1391/11/09

      • محمد مهدیخوب احسنت به آقای باستانی
        فاضل هم به اندازه ای هست که وقتی شعر میگه اونم با دستمایه (((خدا))) یکی از راه نرسه بگه از فاضل بدم میاد 1391/11/09

      • محمد مهدیاون حرف مثال بود و در مثال جای بحث نیست .
        خودم هم میدونم حافظ شناسی کار هر کسی نیست .1391/11/09

      • امید باستانیدمت گرم
        حرف منم در تأیید شما بود
        گفتم وقتی کسی با یه ادبیات خاصی از یه سوژه ی خاصی حرف میزنه باید ادبیاتش رو شناخت بعد نظر داد.
        همینجور یلخی که نمیشه
        رسوم داره داداش
        یاعلی1391/11/09

      • محمد مهدیlike !!!!
        1391/11/09

      • سیدمحمدرضا شرافتآقای محمد مهدی عزیز...ما از راه نرسیدیم که بگیم از فاضل بدمون میاد...ولی از راه رسیدیم و گفتیم از فاضل وقتی میخواد حکیمانه حرف بزنه بدم میاد...حالا شما از اینکه فاضل که یکی هم رده خودمون (نه عارف و نه حکیم) بیاد بخواد نصیحت کنه و حکمت به خرج بده بدت نمیاد یه حرف دیگه ست...شعر های دفترهای اخیر فاضل کم نداره شعرهای حکیمانه...حالا شما میپسندی مضمون های این گونه رو یه بحث دیگه ست...ولی ده دفه دیگه هم از راه برسم همین حرف رو خواهم زد
        1391/11/12

      • سیدمحمدرضا شرافتآقای محمد مهدی عزیز...ما از راه نرسیدیم که بگیم از فاضل بدمون میاد...ولی از راه رسیدیم و گفتیم از فاضل وقتی میخواد حکیمانه حرف بزنه بدم میاد...حالا شما از اینکه فاضل که یکی هم رده خودمون (نه عارف و نه حکیم) بیاد بخواد نصیحت کنه و حکمت به خرج بده بدت نمیاد یه حرف دیگه ست...شعر های دفترهای اخیر فاضل کم نداره شعرهای حکیمانه...حالا شما میپسندی مضمون های این گونه رو یه بحث دیگه ست...ولی ده دفه دیگه هم از راه برسم همین حرف رو خواهم زد
        1391/11/12

      • سیدمحمدرضا شرافتآقای محمد مهدی عزیز...ما از راه نرسیدیم که بگیم از فاضل بدمون میاد...ولی از راه رسیدیم و گفتیم از فاضل وقتی میخواد حکیمانه حرف بزنه بدم میاد...حالا شما از اینکه فاضل که یکی هم رده خودمون (نه عارف و نه حکیم) بیاد بخواد نصیحت کنه و حکمت به خرج بده بدت نمیاد یه حرف دیگه ست...شعر های دفترهای اخیر فاضل کم نداره شعرهای حکیمانه...حالا شما میپسندی مضمون های این گونه رو یه بحث دیگه ست...ولی ده دفه دیگه هم از راه برسم همین حرف رو خواهم زد
        1391/11/12

      • محمد مهدیسلام
        آقای شرافت عزیز با این منطقی که شما دارید بحث نکنیم بهتره !
        چون شما نتیجه بحث را پیشاپیش معلوم کردید !
        "ولی ده دفه دیگه هم از راه برسم همین حرف رو خواهم زد"
        اما در کل با این منطق سنگ رو سنگ بند نمیشه !
        یا علی1391/11/13

      • سیدمحمدرضا شرافتما یه نقد کلی در نقد داریم... ویه نقد بیت به بیت..این حرفی که من زدم نه توهین بود و نه جانبداری...میشه به عنوان نقد کلی باشه و من هم واسه حرفم دلیل دارم و ازش دفاع میکنم..خواستید وارد جزئیات این شعر میشیم...ولی تو این حرف من که شما از اون توهین برداشت کردید یه نقد کلی به کارهای اخیر فاضل بود...1391/11/14

      • سیدمحمدرضا شرافت"ولی ده دفه دیگه هم از راه برسم همین حرف رو خواهم زد"

        بله..نظرم همینه...شما نظرت این نیست نظرتون رو بگید...من گفتم نظرم اینه که داره حکیمانه شعر میگه و من خوشم نمیاد..شما میگی توهین کردی..من گفتم تو خیلی از شعرهاش این نکته حکیمانه شعر گفتن هستت..و من هم ده دفه دیگه از در بیام همین حرف رو میزنم و منظورم این بود که توهینی نکردم به کسی...شما نظر مخالف دارید بفرمایید....1391/11/14

      محمد مهدی

      1391/11/03
      آن مرد که جامانده سردوشی هاست
      استاد مُسَلّم بلا نوشی هاست
      دردش به خدا دوا و دارویش نیست
      زندانی موزه ی فراموشی هاست
      -------------------------
      هر چند که گفته اند زاهد شده ایم
      با عشق ز شهر خویش فارغ شده ایم
      آن چشم به هر که خورد مجنونش کرد
      تقصیر من و تو نیست عاشق شده ایم
      -------------------------
      امروز که نرخ ارز بالاست هنوز
      دعوا سر نرخ کالاست هنوز
      در دهکده منم شده دعوایی
      دعوا به سر لحاف ملاست هنوز
      • محمد مهدیسلام
        هم آیاتی های عزیز
        من قبلا گفته بودم از وزن و اصول ادبیاتی زیاد سر در نمیارم .
        اما وسوسه شدم یه کاری کرده باشم .
        به بزرگواری خودتون ببخشید.
        اگه کسی نظری داشت با جون و دل خریدارم .1391/11/03

      • گلستانهچه وسوسه خوبی...!1391/11/03

      • الهه عارفرباعی آخر مصرع دومش اگه مثلا بشه دعوا سر سود و نرخ کالاست هنوز وزنش هم درست میشه1391/11/03

      • الهه عارفرباعی آخر مصرع دومش اگه مثلا بشه دعوا سر سود و نرخ کالاست هنوز وزنش هم درست میشه1391/11/03

      • حسن بیاتانیاز این قبیل اتفاقات در سایت خوشحالم...1391/11/04

      • زهرا بشری موحدچه استقبال خوبی شده . خیلی زیبا بود . اصلا ذوق زده شدم در حد بارسلونا1391/11/04

      محمد مهدی

      1391/11/03
      سلام .
      این برا بار دوم !
      نرم افزار سایت من را آدم حساب نمیکنه !
      افراد آنلاین:
      - کاربران میهمان: 64
      - اعضا: 1

      اعضای آنلاین:
      01: محمد هادی مقیسه

      پس من اینجا چوب خشکم ؟
      • محمد مهدیخدایا انسان ها که هیچ ، نرم افزار ها هم از ما رو برگردانده اند !
        یا رب نظر تو بر نگردد !1391/11/03

      • محمد مهدیشاعرانه شد ؟1391/11/03

      • محمد مهدییه پیشنهاد من را بگذارید گشت نامحسوس سایت !!!
        چیه خوب ؟
        بدون اینکه کسی بفهمه تو سایتم !1391/11/03

      • سیدمحمد جواد شرافتراست میگی حسابت نکرده
        و مرا نیز
        1391/11/03

      • محمد هادی مقیسهو مرا نیز....فکر کنم هیچکیو برا خودش حساب نمی کنه تا همه بدونیم هیچیم و برسیم به فناء فی الله...1391/11/03

      • محمد هادی مقیسهاستاد شرافت عزیز اگه شعر جدیدمو از نظراتتون محروم نکنید ممنون می شم :))1391/11/03

      • رضا حاج حسینیاین اتفاق زیاد میفته، و برای من بسیار زیاد1391/11/03

      • محمد مهدی
        اعضای آنلاین:
        02: محمد مهدی

        !!!!!!!!!!!!!!1391/11/03

      • زهرا بشری موحدیه بار رفرش کنید درست میشه. 1391/11/04

      • زهرا بشری موحدیعنی میشه یه نفر آقای شرافت رو آدم حساب نکنه . خاک بر دهان :)1391/11/04

      محمد مهدی

      1391/10/29
      نقطه سر خط هنوز تو نیامدی .
      ...

      محمد مهدی

      1391/10/26
      افراد آنلاین:
      - کاربران میهمان: 67
      - اعضا: 0
      !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
      ای بابا این نرم افزار سایت هم من را آدم حساب نمیکنه !
      خوب وقتی من اینجام چطور اعضا 0 ؟؟؟

      محمد مهدی

      1391/10/26
      آن خالقی که بر تن بی روح جان دهد
      مهر تو، رایگان، به دل خاکیان دهد

      شخصی کریم، جود بلا شرط می کند
      آری، خدا هر آنچه دهد، رایگان دهد

      هر نعمتی که داد خدا، بی سوال داد
      وصل تو را، که خواسته ام، بی گمان دهد

      از خلقت تو، خواست خداوند لامکان
      ما را کنار رحمت عامش مکان دهد

      گر جان دهم، به یک نگهت، سود با من است
      کالای خویش را، که بدین حد گران دهد؟

      بی امتحان مرا به غلامی قبول کن
      رسوا شوم، اگر دل من امتحان دهد

      دارم امید، لطف تو گیرد چو دست من
      دامان پر ز گرد گناهم تکان دهد

      می خواست گر خدای نبخشد گناه ما
      ما را چرا امام چنین مهربان دهد؟

      آن پرچمی که بر سر بام حریم توست
      راه بهشت را به محبان نشان دهد

      قلب (حسان) به یاد تو از غصه فارغ است
      در انتظار این که به پای تو جان دهد

      روز جزا که در صف قرآن و عترتیم
      ما را امام ثامن ضامن امان دهد

      حبیب چایچیان" حسان "

        محمد مهدی

        1391/10/25
        حالا من مانده ام تنهای تنها !
        اعضای آنلاین:
        01: محمد مهدی
        • محمد مهدیخوب خانم دبیری و رهروی اومدند .
          خانم ها حواستون به سایت باشه من دارم میرم !
          نیم ساعته تنهایی حواسم به همه جا بود !
          شب خوش1391/10/25

        • فاطمه دبیریسلام آقای مهدی
          خانم رهروی که در رفتند!
          1391/10/25

        • گلستانهسلام خانم دبیری عزیز، می تونید رو من حساب کنید1391/10/25

        • فاطمه دبیری
          سلام و عرض ادب گلستانه ی گرامی!
          خانم ایمانی هم اومدند کمک1391/10/25

        • زهرا بشری موحدبرو جلو بهار خانوم . از پشت جبهه دارمت 1391/10/25

        • سیدمحمدرضا شرافتسبزی بدم خدمتتون خانوما؟1391/10/26

        • محمد هادی مقیسهفقط غیبت نکنید1391/10/26

        • گلستانهبــــله!1391/10/26

        • سیدمحمدرضا شرافتواا مگه حرف بدی زدم؟...میگم اگه می خواید سبزی بدم دو رهم دیگه پاک کنید..غیبتشو آقای مقیسه گفت
          1391/10/26

        • زهرا بشری موحدجناب آقای شرافت کوچک ! گذشت اون زمان که خانوما سیزی پاک می کردن . تشریف ببرید یه فروشگاه زنجیره ای ، یه بسته سبزی پاک کرده بخرید. 1391/10/26

        • محمد هادی مقیسهآره فکر می کنم1391/10/28

        محمد مهدی

        1391/10/25
        با اجازه آقای بیاتانی یکبار دیگه این لینک را میگذارم :
        http://farsnews.com/newstext.php?nn=13911024000230
        نخونید ضرر کردید

        محمد مهدی

        1391/10/22
        سلام
        الوعده وفا ...
        روبروی باب الجواد ام .
        این هم به نیابت همه دوستانی که التماس دعا گفتند :
        السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی
        • فاطمه دبیری
          زیارت تون قبول!التماس دعا. سلام بنده رو برسونیدااا1391/10/22

        • محمد میرزاییهمیشه قبل هر حرفی برایت شعر می خوانم
          قبولم کن، من آداب زیارت را نمی دانم ...1391/10/22

        • حامد حجتیوقتی سلام را به تو تقدیم می کنم
          آرام من به سمت تو تعظیم می کنم1391/10/22

        • يوسف رحيميباب الجواد راه ورودی به قلب توست
          حاجت رواست هر که از این راه می رود
          (خانم نانی زاد)1391/10/22

        ... ادامه ...

        تصویر من

        درباره من

        • اهل*******,*******

        • محل کار

        • تحصیل در

        • وبلاگ

        • وب سایت*******