بازگشت به شاخه والد: کتاب شعر

صبح بنارس

دفتر شعر

پشت این کوه، پر از دیو سپید است و سیاه

علیرضا قزوه
۰۴ تیر ۱۳۹۶ ۳۶۲۱ ۰

اوّل مهر رسید و من در همان «اوّل آ» بودم

علیرضا قزوه
۰۱ مهر ۱۳۹۵ ۲۷۸۳ ۰

خواب دیدم نرسیدم به نماز رمضان

علیرضا قزوه
۱۲ تیر ۱۳۹۵ ۲۹۶۴ ۰

شب قدر است، لبخندی بزن، مولای درویشان!

علیرضا قزوه
۰۴ تیر ۱۳۹۵ ۳۱۵۰ ۰

یا چراغ رمضان! در من روشن باش

علیرضا قزوه
۱۹ خرداد ۱۳۹۵ ۳۲۶۳ ۰

هنوز این کوچه ها این کوچه ها بوی پدر دارد

علیرضا قزوه
۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۳۰۲۶ ۲

تو ناگاهان می آیی مثل این ناگاه بی فرصت

علیرضا قزوه
۲۸ اسفند ۱۳۹۴ ۱۷۳۲ ۰

تنها صدا، صداست که باقی ست؛ بگذار از صدا بنویسم

علیرضا قزوه
۲۳ آذر ۱۳۹۴ ۱۷۲۵ ۰

مست تر شو تا غدیر از عید قربان بگذرد

علیرضا قزوه
۰۱ مهر ۱۳۹۴ ۳۹۵۰ ۰

نه رسیدم به خویش، نه رسیدم به او

علیرضا قزوه
۱۸ شهریور ۱۳۹۴ ۳۷۳۱ ۴

مرگ از جسمم نمی پرسد که حتی کیستی

علیرضا قزوه
۱۵ شهریور ۱۳۹۴ ۱۷۰۷ ۰

ای خوشا آنان که نقاشان درد مردم اند

علیرضا قزوه
۰۲ شهریور ۱۳۹۴ ۱۴۹۶ ۰

بیا ای آفتاب مطمئن، خورشید پنهانی

علیرضا قزوه
۰۲ شهریور ۱۳۹۴ ۸۸۳ ۰

مبارک شمایید و ماییم و آن ها

علیرضا قزوه
۰۲ شهریور ۱۳۹۴ ۱۴۹۴ ۰

آخر این قصّه را من جور دیگر دیده ام

علیرضا قزوه
۰۲ شهریور ۱۳۹۴ ۱۳۷۲ ۰

پسران و پدران، بی خبر از حال هم اند

علیرضا قزوه
۰۲ شهریور ۱۳۹۴ ۸۲۰ ۰

دل مصر و یمن خون شد ز مکر نابرادرها

علیرضا قزوه
۰۲ شهریور ۱۳۹۴ ۹۱۳ ۰

تو  سلیمان می توانی شد، ولی با چند شرط

علیرضا قزوه
۰۲ شهریور ۱۳۹۴ ۱۱۶۳ ۱

دلم را چون اناری کاش یک شب دانه می کردم

علیرضا قزوه
۰۲ شهریور ۱۳۹۴ ۵۲۲۴ ۰

دست مرا گرفت که: «باری چه چیده ای؟»

علیرضا قزوه
۰۲ شهریور ۱۳۹۴ ۸۲۴ ۰
صفحه 1 از 2ابتدا   قبلی   [1]  2  بعدی   انتها   
بازنشر اشعار آیات غمزه با ذکر نام شاعر و منبع مجاز است © ۱۳۸۹