رضا حاج حسینیسلام و آفرینشعر خوبی بود اما...یکی از مهمترین عناصر زیبایی در اشعار ولایی، نگاه شاعرانه به وقایع و جریانات تاریخیه...اینکه تشنه لب بود اما امید داشت، اینکه با لب خشک برگشتند، و اینکه های بعد، همه عینا در تاریخ وجود داره و همه گفته اند و فقط اینجا به صورت موزون بیان شده...در حالی که رسالت شاعر اینه که نگاه جدید و زیبایی رو از اتفاقات معمولی و غیرمعمولی به مخاطب القا کنه...بسیاری از اساتید، استفاده از کلماتی شبیه شاه و پادشاه و ... را برای حضرات معصومین، مناسب شان ایشان نمیدونند...1394/05/11
مصطفی مالکیممنون...خیلی بود بود...با عرض معذرت یکی دیگه هم هست میشه اشکالات اونم بگید؟تو همین نظرات این پست میذارم1394/05/11
مصطفی مالکیخیلی *خوب بود:|1394/05/11
مصطفی مالکیهای ای مرغ قطا پر باز کن، پرواز کنهان عمویم پرچمت افراز کن ، پرواز کنماه با شق القمر اثبات و هم اعجاز کردآه ای ماه حرم اعجاز کن، پرواز کن...1394/05/11
بهار ایمانی رادبله....بله.1394/05/11
بهار ایمانی رادمعذرت می خوام.چراچشم در شعر اول؟چرا معجزه در شعر دوم؟ کار اهل بیت اعجاز نبوده. ما نباید اهل بیت دست نیافتنی قرار بدیم.1394/05/11
رضا حاج حسینیهای؟!!!!نداریم همچین کلمه ایافراز کن؟!!!!نداریم همچین ترکیبیماه با شق القمر اثبات شد، درسته، اما ماه با شق القمر اعجاز کرد غلط میشه... چون ماه هم فاعل می شه، هم در القمر مفعول جملهمصرع آخر خوبه. آفرین...1394/05/12
رضا حاج حسینیمعمولا اعجاز در اشعار به معنای حقیقی کلمه (یعنی کار خارق العاده ای که پیغمبران جهت اثبات پیمبری خودشون انجام میدن) نیست. بلکه صرفا تشبیهی برای نشان دادن عظمت یک حرکت است که به طور معمول، از عهده ی انسان های عادی خارجه.به خاطر همین به نظر بنده کاربردش دراین شعر ایرادی نداره1394/05/12
مصطفی مالکیکلا شعرام داغون بوده پس:Dخب شعرای اولیه که دارم میگم...ممنون از نظراتتون...سعی میکنم رعایت کنم...البته ماه رو فکر میکردم پیامبر برداشت میشه کرد ..نمیشه؟خانم ایمانی راد...چشمان حضرت هم تیر خورد دیگه؟1394/05/12
مصطفی مالکیالبته که یه وجه تسمیه ای باید داشته باشه...نداره:|1394/05/12
رضا حاج حسینیاگه داغون بود که کسی نظر نمیداد و نقد نمیکرد...شعرتون خوبه، مخصوصا برای ابتدای راه که عالیه. آفرین1394/05/12
مصطفی مالکیممنون:)1394/05/12
بهار ایمانی رادابتدای راه؟ خیلی خوب بود.1394/05/13
بهار ایمانی رادموفق باشید. مطالعه کنید اقای مالکی1394/05/13
مصطفی مالکیبلهاون شعری که تو پسته دقیقا اولین شعریه که گفتماونی که تو نظراته سومین شعر....ممنونچشم...1394/05/13
رضا مهدی زاده8 روز مونده و این کابوس 2 ساله تموم شه و من هنوز نمیخونم به این امید که....صب کن...من اصن امیدی ندارم:Dبه همین راحتی1394/03/12
مصطفی مالکی:Dمن هدف ندارم....نمیدونم تهش قراره چی بشههنوز علاقم رو هم پیدا نکردمو خیلی بده:(1394/03/12
رضا مهدی زادهمن هدف دارم منتهی هدفم منو نداره!:Dاصن یه وضی1394/03/12
مصطفی مالکی:Dولی من ....1394/03/12
محمد سعید زارعکنکوریامن رو بالای 10 هزار حساب کردم1394/03/12
رضا مهدی زادهباز خوبه من کلا حساب نکردم:D1394/03/12
مصطفی مالکیامید...1394/03/13
حسن بیاتانیبابا اقلا یه عکس بیل و کلنگی چیزی برای پروفایلتون بذارید...1394/03/13
رضا مهدی زاده:))استاد بیاتانی من بارها تلاش کردم عکس بزارم منتهی نیشداز معادلات هندسه تحلیلی پیچیده تره عکس گذاشتن اینجا!:D1394/03/13
حسن بیاتانیاولا که هیچم پیچیده نیست. اینایی که گذاشتن چه جوری گذاشتن مگه؟دوما یه تنبیه دیگه طلبتون :)سوما عکستونو بفرستید برای من درستش کنمtelkalayyam@gmail.com1394/03/13
مصطفی مالکیچشممیزارم در آینده ی نه چندان دور:|1394/03/13
رضا مهدی زادهاولا دوما غلطه:P:Dثانیا چشم ارسال میکنم، حالا به نظر شما بیل بهتره یا کلنگ؟!ثالثا مارا ز سر بریده می ترسانی استاد؟!:D1394/03/13
عباس انصاریقضیه "مرگ مولف" میدونی چیه ؟این همونه....1394/01/18
رسول ضمیرانعباس پبام خصوصی تو نمیتونم باز کنم بیا وبلاگمrzamiran69.blogfa.com1394/01/18
مصطفی مالکیبه یه چیزای جالبی رسیدم ازشخشخاش و ...:D1394/01/18
عباس انصاری+ رسول ضمیرانبر بلاگفا لعنت !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!نگذاشت تو وبلاگت نظر بدم هی میگه این پیام تبلیغاتی ست !!!برات از فرم تماس با من وبلاگت یه پیام فرستادم....1394/01/20
حمیده رضاییبا سلام .منظور زیبایی ، احساس پاک و امید به آینده است.البته خیلی باید مواظب بود چون " این شقایق با نگاهی سرد پرپر می شود " . 1394/01/25
مصطفی مالکیولی فکر میکنم معنی دیگه ای هم میتونه بدههر چند به چندین نفر گفتم تک و توک بودن که قبول کردند1394/01/27
خیالِ کجخب البته اینم نظری هستحالا در عالم واقع هم سهراب اهل گل شقایق! بوده مگه؟1394/01/28
مصطفی مالکیبله فکر کنم1394/01/28
مصطفی مالکیالبته اطلاع دقیقی ندارماز یکی از اساتیدم شنیدم....1394/01/28
عباس انصاریمرگ مولف را نمیدونی چیه ....1394/01/30
مصطفی مالکینعچیه؟1394/01/30
عباس انصاریمرگ مولف یه قانونه در ادبیاتهمیگه مولف هر اثر بعد از انتشار اون اثر (در مورد همون اثر) می میره ! یعنی چی ؟ یعنی در حالی که زنده ست و نفس می کشه و مولف اون اثره دیگه صاحب اختیار تفسیر و تعبیر اون شعر نیست 1394/01/31
عباس انصاریمی تونید مراجعه کنید به کتاب زبان و ادبیات فارسی دکتر غلام محمد طاهری مبارکه1394/01/31
عباس انصارییه مثال هم بزنم بد نیست ...ببنید مثلا استاد فاضل نظری در یه غزلی گفتند یوسف به این رها شدن از بند دل مبنداینبار می برند که زندانیت کنندخوب بنده خودم به شخصه تا حالا چندین تفسیر و تعبیر کاملا متفاوت دیدم که یوسف در این شعر نفس آدمی ست ! یوسف اشاره به کودک در حال تولده !! این از همه با حال تر : یوسف مردم اند و رها شدن از چاه انقلاب !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! این در حالیه که شاید منظور فاضل اختیار کردن هیچکدوم از این معانی نباشه ... و هر کس به فراخور حال خودش داره تفسیر میده بیرون...1394/01/31
عباس انصاریحالا برادر من فاضل نظری حی و حاضر صاحب اختیار تفسیر و تعبیر شعرش نیست ...چه توقعی از سهراب داری ؟؟؟1394/01/31
عباس انصاریالبته شعر استاد را من اشتباه نوشتم ظاهرا چاه درسته نه بند1394/01/31
مصطفی مالکی:Dممنون1394/02/02
معصومه عرفانی (عرفان)سلام بسیار زیباسرودید1394/01/05
مصطفی مالکیسلامممنون...1394/01/05
عباس انصاریاووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووسکوت شکسته شد ؟1393/12/03
مصطفی مالکی:D...1393/12/03
معصومه عرفانی (عرفان)زیبا سرودید1394/01/07
مصطفی مالکیممنون...1394/03/17