جمع آیات

عقیق مشکی ام برخیز و در راه صبا بنشین
به دستانش سپار عطر گل یاس حجابت را


مثال مرده ای گشتم میان رقص چشمانت
مسیحم زنده کن محتاج انفاس حجابت را
  • معصومه عرفانی (عرفان)سلام بسیار زیباست 1394/04/06

  • محمد سعید زارعممنون1394/04/06

  • محمد سعید زارعو سلام1394/04/06

  • رضا حاج حسینیمصرع آخر فکر کنم اشتباه باشه...

    بگید محتاجم درست میشه1394/04/06

  • اصغر چرمياحسنت به شما
    باید عرض کنم با آوردن بن مضاره سپار در مصرع دوم اصلا موافق نیستم
    نمی دونم چرا سپار به دلم نمی شینه به دستانش بده چه اشکالی داره به نظر شما؟
    در مصرع سوم هم گشتم زبان شعر رو یکم به عقب بر می گردونه
    پیشنهاد
    مثال مرده ای هستم میان رقص چشمانت
    وای چقدر حرف زدیم
    ببخشید1394/04/06

  • رضا مهدی زادهاقای حاج حسینی چرا اشتباهه؟ نیستا...هست؟عایا؟:D1394/04/06

  • اصغر چرميبا جناب مهدی زاده موافقم
    قابل توجه سردار1394/04/06

  • محمد سعید زارعسلام ممنون از توجه دوستان

    آقای حاج حسینس وزنی اشکال داره یا قافیه یا محتوا؟1394/04/06

  • خیالِ کجحرف حاج اصغر درسته

    مصرع دوم مشکل وزنی داره "ع" حذف شده1394/04/07

  • محمد سعید زارعممنون ار توجهتون1394/04/07

  • رضا حاج حسینیفکر میکردم محتوایی ایراد داره... نه. درسته. اشتباه از خوندن من بود1394/04/07

  • محمد سعید زارعاهان
    ممنون1394/04/07

از بوسه ی من صورت تو سرخ و کبود است//همچون تن من از سر چوب پدر تو...
در حسرت لمس حرمت پیر شدم
عبدم که امیرم نخریده ست هنوز

مانند کبوتری که بعد از عمری
بالش به ضریحت نرسیده ست هنوز
مهتاب رخت تجسُّم تسبیح است/
آوای دلت ترنُّم تسبیح است/

از بوسه ی عارفانه ات فهمیدم/
دنیای لبت تبسُّم تسبیح است/
    بازم نسیم و عطر تنت مست می شوم
    فارغ ز قال و قیل دلی پست می شوم

    با شعله های گرم تنت در هوای سرد
    "می سوزم و سیاهی یکدست می شوم"
    • رضا مهدی زادهبازم همون "باز هم" هست؟
      1394/03/26

    • بهار ایمانی رادبین عطر تنت و مست می شوم یه مکث لازمه.خوب نگارش کردید.1394/03/27

    • اصغر چرميبا شعله های گرم تنت در هوای سرد
      "می سوزم و سیاهی یکدست می شوم"1394/03/27

    • محمد سعید زارعممنون دوستان
      اره اقا رضا همونه

      این تراوش ذهنی من سر کلاس ایین نامه راهنمایی و رانندگیه
      قصوراتش رو ببخشید1394/03/27

    ساعتی باز پای دفتر شعر/
    می شود باز در حریم حرم/
    می نویسم"سلام حضرت دوست"/
    واژه ی"عشق"از صمیم قلم/

    عاشق عطر و بوی صحن و رواق/
    مستم از بوی مشک و عنبر و عود/
    در تسامح نسیم و پرچم سبز/
    دلبری های خادمی با دود/

    بس که یاد حدیث سلسله ام/
    لب من گشته دائم التهلیل/
    در میان خلیج حب شما/
    می رود چارپاره ام تحلیل/

    و چه زیبا زیارتی شده است/
    و چه زیبا تبسمی آقا/
    می شود باز ضامنم بشوی؟/
    می شود با ترنمی آقا؟

    کربلا را ندیده ام شاید/
    گره ای کور بینمان باقی ست/
    کاش با یک نظر مرا ببری/
    تا ابد شور و شینمان باقی ست/
    • محمد سعید زارعاولین چهارپاره ی من...1394/03/19

    • رضا مهدی زادهمبارکه، قبول باشه...لذت بردم برادر1394/03/19

    • رضا حاج حسینیبه عنوان چهارپاره اول خیلی خوب بود. آفرین

      اما چهارپاره به دلیل اینکه یکی از ساده ترین قالب هاست، برای اینکه قوی و موندگار بشه، شرایط سخت تری نسبت به دیگر قالب ها براش لحاظ کردندو.
      مثلا ارتباط عمودی بین بندها (به خاطر همین از این قالب بیشتر به منظور روایت گری شاعرانه استفاده میشه.)
      یا مثلا زبانی سالم تر و صمیمی تر یا به تعبیر ادبی زبان سهل نیاز داره.
      و در عین حالی که زبان بایستی سهل باشه، مضامین عمیق تری رو هم می طلبه.
      اینا چیزاییه که در همه قالب ها امتیازه، اما در قالب چهارپاره تقریبا به یه ضرورت تبدیل شده.
      البته این نظر اساتیدیه که خدمتشون بودم، شاید نظرات مخالف هم داشته باشه که من نمیدونم
      موفق باشین1394/03/19

    • رضا مهدی زادهفکر می کنم این بند دقیقا همونچیزیه که جناب حاج حسینی میفرمایند:
      "عاشق عطر و بوی صحن و رواق
      مستم از بوی مشک و عنبر و عود
      در تسامح نسیم و پرچم سبز
      دلبری های خادمی با دود"

      البته اگر (عطر و بو) حشو نباشه...
      1394/03/19

    • محمد سعید زارعسلام همگی
      ممنون از نظراتتون

      آقای حاج حسینی وقتی داشتم درباره ی چارپاره تحقیق میکردم،
      به این نتیجه رسیدم
      درست یا غلط بودنش رو نمیدونم
      اما همه نوع چهارپاره ای رو دیدم
      با انواع موضوعات عاشقانه،سیاسی،آیینی و...
      و انواع و اقسام ادبیات ها و سادگی ها یا حتی تکلف های زبانی

      به همین خاطر به نظر نامحدودترین قالب میتونه باشه
      البته شاید نظر من اشتباس

      بازم ممنون1394/03/19

    • بهار ایمانی رادشعر خودتون بود؟1394/03/20

    • بهار ایمانی رادو چه زیبا زیارتی شده است/
      و چه زیبا تبسمی آقا/
      می شود باز ضامنم بشوی؟/
      می شود با ترنمی آقا؟1394/03/20

    • محمد سعید زارعسلام
      بله
      راستی حالا که این بند رو نوشتید یه سوال؟
      مشکلی تو وزنش داره؟1394/03/20

    • فاطمه ترسابسیارعالی1394/03/20

    • محمد سعید زارعسلام
      ممنون1394/03/21

    • بهار ایمانی رادسلام
      خیر من این قسمت رو دوست داشتم.1394/03/21

    • محمد سعید زارعاوهوم

      خیلی ممنون1394/03/21

    اما به لطف روضه ی ارباب بهتریم...

    گفتند کارتان؟ همه گفتیم نوکریم
    چون بار عشق را به سر شانه می بریم
    ما را اگر چه بازی دنیا خراب کرد
    اما به لطف روضه ی ارباب بهتریم
    از هر چه بگذری سخن دوست خوشتر است
    پس می شود به عشق تو از هر چه بگذریم
    فرقی نمی کند چه کسی با چه منصبی
    در پای سفره ات همه با هم برابریم
    گریه زبان مادری نوکران توست
    احساس می کنم همه با هم برادریم
    «ما را سری است با تو که گر خلق روزگار
    دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم»
    مسجد برای زاهد و کعبه برای خلق
    بگذار با حسین بگویند کافریم
    علامه ایم گاهی و گاهی رسول ترک
    یک روز روضه خوان تو یک روز منبریم
    با هر که گفت گریه چرا گفته ایم که
    ما داغدار حنجر در زیر خنجریم

    "سعید پاشازاده"
    • رضا حاج حسینیاما به لطف روضه ی ارباب بهتریم.... آفرین

      با بیت "مسجد برای زاهد و..." موافق نیستم. تداعی کننده ی اختلاف نظر مراجع و بعضی از هیئتی های افراطیه که گویا حق رو میده به همون هیئتی های افراطی...1394/03/09

    دوستان سلام
    یه سوال
    حداقل تعداد دوبیتی های چهارپاره؟
    • محمد سعید زارعتا شما بیاید جواب بدید خودم پیدا کردم...
      حداقلش یه بند و حداکثرش نامحدود
      اما بیشترین تعداد رو از ملک الشعرا دیدم که 38 تا بند در یک چهارپاره هست.1394/03/07

    • محمد سعید زارعکوچکترین چهارپاره ای که دیدم هم از شفیعی کدکنی بود:
      حسرت نبرم به خواب آن مرداب
      کآرام درون دشت شب خفته است
      دریایم و نیست باکم از طوفان
      دریا، همه عمر خوابش آشفته است 1394/03/07

    • محمد سعید زارعیک بند داره1394/03/07

    يه رفيق خوب مي‌خوام
    يه رفيق چاردُنگ
    يه رفيق چارفصل
    يه كسي كه از كنار من هيچ جا نره
    يه كسي عين خودت!

    سیدعلی میرافضلی
    دوستان ببخشید که از محبتتون سواستفاده می کنم بنده مبتدی هستم و سوالاتی هم که میپرسم در محضر اساتید شاید خیلی بچگانه باشه
    دیگه به بزرگی خودتون ببخشید...
    حالا سوالم:یه جا خوندم هجای اول رباعی همیشه سه واجی هست...
    اما بعد به یه تناقض خوردم
    حالا این جمله اشتباس یا کلی بودنش زیر سواله؟
    • على مردانىسلام آقا سعید...رباعی با هجای بلند شروع میشه یا همون سه تا واج...
      البته جدیدا با هجای کوتاه هم شروع میکنن! البته پیش دوستان جسارته.باشد که رستگار شویم.1394/03/01

    • محمد سعید زارعسلام علی آقای گل
      چه عجب استاد بی معرفت؟؟؟
      ممنون بابت راهنمایی
      پس هرچی بر وزن معروف رباعی (وزن عبارت:لا حول و لا قوه الا باالله) بود رباعی هستش؟

      1394/03/01

    • على مردانىآره آقا سعید...یا همون : مفعول مفاعلن مفاعیلن فع1394/03/01

    • محمد سعید زارعاوهوم
      ممنون1394/03/01

    • بهار ایمانی راداحتیاج به عذر خواهی نیست. اینجا رو برای برطرف شدن سوالات شما طراحی کردند. علی آقای مردانی راهنمایی خوبی کردند. موفق باشید.1394/03/02

    تنها خطای زندگی ام عشق بود و بس//رو کن به من قشنگ ترین اشتباه من...
    "سیدمهدی نقبایی"
      اینکه بعضیا تو نظراتشون میگن به جای "از" از "زِ" استفاده نکن برا چیه؟
      لبخند ناز و بوس نمک دار دیشبت//طعم عسل کنار لبم جا گذاشته است...
      • حسن بیاتانیبرادر من اینجا خانواده زندگی می کنه...1394/02/26

      • محمد سعید زارعشربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت//روی مه پیکر او سیر ندیدیم و برفت...
        حافظ

        من کجا و جرئت بوسیدن لب های تو//آبرویم را خریدی عاقبت با تهمتی...
        فاضل نظری


        مطمئنم شما بیشتر از من بلدید1394/02/27

      • اصغر چرمياینه1394/02/27

      • رضا حاج حسینیاوه.. عسل شوور؟!!!!! عجب مزه ای میشه1394/02/28

      • محمد سعید زارعمیخواستم بگم "نمکین" جور نمی شد1394/02/28

      بوسیدنت خلاف قوانین کشور است//باید عمل به شیوه ی بین الملل کنم...

      "سیما نوذری"
        سلام
        یه شعر از خانوم صفایی هست که یه مصرعش یادمه
        اینو دوستم تو بیمارستان بالا سرم خوند
        نمیدونم از کدوم کتابشون هست
        دوستمم نمیدونست
        اگه کسی کاملش رو داره بگه لطفا

        اون مصرع اینه:زیر تیغ است ولی اسم نبرده است تو را
        • رضا حاج حسینیسلام
          همین سه بیتشو پیدا کردم...

          سربدران تو را هرچه بگردند ای عشق
          مثل من هیچ زنی سرنسپرده است تورا

          دیگر ای عشق چه میخواهی از من که دلم
          زیر تیغ است و لی اسم نبرده ست تورا

          خود تاریخ گواه است که حتی سقراط
          چون من ای جام پر از زهر! نخورده ست تو را1394/02/23

        • محمد سعید زارعممنون1394/02/23

        • مریم خدمتیعاااالی
          مخصوصا بیت دوم ...1394/02/25

        • محمد سعید زارعخیلی با این بیت همزادپنداری می کنم1394/02/26

        حافظ از لعل لب و جام شراب هیچ مگو//تو مگر دیده ای آن عشوه ی دلدارم را؟...
          دوستان سلام
          یه مشورت میخوام ازتون...

          راستش میخوام یه تعداد کتاب هدیه بدم به دوستانی که تو حال و هوای شعر هستن...
          میخوام هم مثل هم باشن

          چی هدیه بدم؟
          • مصطفی مالکیگزیده اشعار منزوی خوبه؟1394/02/13

          • عباس انصاریسه گانه فاضل نظری
            ضد فاضل نظری
            پیشامد و عطارد کاظم بهمنی هم خوبه1394/02/13

          • رضا حاج حسینیمنم تو حال و هوای شعرم...1394/02/14

          • محمد سعید زارعآقای حاج حسینی شما بیا یزد،کتاب با من...خخخخ
            ممنون بابت پیشنهاد ها1394/02/14

          • رضا حاج حسینیکتاب همواره حسین... مجموعه رباعی عاشورایی، به کوشش سید محمدجواد شرافت
            کتاب باران پس از برف... مجموعه غزل خانم اعظم سعادتمند
            نمایشگاه کتاب، راهرو15، غرفه 34، کتاب فردا

            هر چی میتونید از این دو تا کتاب بخرید و هدیه بدید. ثواب داره...1394/02/15

          • محمد سعید زارعممنون

            کتاب خانم سعادتمند چه موضوعی داره؟
            اونم آیینی هستش؟1394/02/16

          • رضا حاج حسینیآقای بیاتانیییی. برس به دادم...
            .
            .
            نمیدونم. هنوز خودم نخریدمش، پیشنهاد یکی از اساتیدم بود، که ب شما گفتم.1394/02/16

          • اصغر چرميچه تبلیغات زیبایی1394/02/16

          • رضا حاج حسینیمعرفی کتاب:

            «باران پس از برف» عنوان مجموعه غزل جدید شاعر توانمند قمی خانم اعظم سعادتمند است.
            از این شاعر پیش از این مجموعه غزل «گنجشک های پاییز» توسط انتشارات فصل پنجم منتشر شده بود و این دومین مجموعه شعر اوست.
            «باران پس از برف» در بردارنده ی 38 غزل از خانم سعادتمند است. این غزل ها عمدتاً عاشقانه و عاشقانه-آیینی هستند. قدرت شاعرانگی و تخیل، زبان سالم و دستورمند، نگاه ظریف و دقیق زنانه، وجود لایه های اسطوره ای و مذهبی در شعر عاشقانه همراه با نگاه رقیق فلسفی و گرایش به فطرت و سنت؛ همچنین زوایای نگاه تازه در شعر آیینی از جمله ویژگی هایی است که غزل این شاعر را نسبت به هم روزگاران خود متمایز کرده است.
            رنگ ها در «باران پس از برف» حضور زنده ای دارند و آن گونه که از اسم کتاب پیداست شادی و غم و امید و اندوه در این مجموعه تلاقی متوازن و شیرینی را رقم زده اند و عشق پاک زمینی و آسمانی به زیبایی با یکدیگر گره خورده اند.

            به نقل از سایت آیات1394/02/16

          • محمد سعید زارعممنان استاد1394/02/17

          • اصغر چرميداداش آدرس بدم؟
            برای ما هم بفرست1394/02/19

          • رضا حاج حسینیاز خود سایت پستی بخر1394/02/19

          • اصغر چرميمجانی می خواد بفرسته سردار1394/02/19

          • محمد سعید زارعاز این سایت کتاب خریدید؟
            آخه برا من که تو یزدم به درد نمیخوره1394/02/19

          • رضا حاج حسینینه، ولی قاعدتا امکان پست داشته باشه دیگه1394/02/20

          • محمد سعید زارعاومدم یه کتاب بخرم کتابه 2900 بود
            هزینه ی پست 65001394/02/20

          • بهار ایمانی رادرصد صبح
            از ترمه وتغزل1394/02/21

          • محمد سعید زارعممنون1394/02/22

          قلب اصلا جای بازی نیست،اما بس عجب//اینکه لی لی می کند عشق تو در دهلیز راست...
            تحفه ی تنهایی ام تنها همین شعر است شعر...

            تصویر من

            درباره من