جمع آیات

سلام بر همگی و شادباش عید.
سلام. چرا اینجا اینقدر سوت و کوره؟هیچکس اینجا نیست؟
عشق آرامم نمی گذارد
باید بروم......
موج سرش که به سنگ می خورد
آدم نمی شود.
  • سعید پونکی آرام می آیی ...
    همراه با امواج طلایی هر طلوع ...
    سنگ ... سنگ ساحل را شاعر می کنی !
    و بر می گردی .

    سلام و سپاس بسیار از خلق این زیبایی مجسم . 1394/06/17

گاه از له گشتن یک مور اشکم می چکد

آری آن کوهم که از یک کاه می ترسم رفیق
  • بهار ایمانی رادحسین شیر دل1394/05/21

  • عباس انصاریآقای حسین شیردل شعرهای خوبی دارند
    نونه اشعارشون را اینجا بخوانید :
    http://www.panzdah.blogfa.com
    اما این بیتشون خیلی به من حال نداد
    اگر در مصرع اول به جای مفهوم له شدن یک مور مفهومی می آوردند که با کوه و کاه ارتباط داشت به مراتب بیت بسیار زیباتری حاصل میشد (مثلا وزش باد)1394/05/22

  • بهار ایمانی رادحق با شماست.1394/05/28

تنگ غروب از سنگ بابا نان در آورد
آن را برای بچه های لاغر آورد
مادر برای بار پنجم درد کرد و
رفت و دوباره باز هم یک دختر آورد
گفتند دختر نان خور است و با خودش گفت
ای کاش می شد یک شکم نان آور آورد

تنگ غروب از سنگ بابا نان درآورد
آن را برای بچه های لاغر آورد
تنگ غروب آمد پدر؛ با سنگ در زد
یک چند تا مهمان برای مادر آورد
مردی غریبه با زنانی چادری که
مهمان ما بودند را پشت در آورد
مرد غریبه چای خورد و مهربان شد
هی رفت و آمد؛ هدیه ای آخر سر آورد
من بچه بودم؛ وقت بازی کردنم بود
جای عروسک پس چرا انگشتر آورد؟!
دست مرا محکم گرفت و با خودش برد
دیدم که بابا کم نه از کم کمتر آورد

تنگ غروب از سنگ بابا نان درآورد
آن را برای بچه های دیگر آورد
مادر برای بار آخر درد کرد و
رفت و نیامد؛ باز اما دختر آورد
  • رضا حاج حسینی

    آفرین... چقدر حس داشت...
    شاعرش کیه؟ً

    با "زنانی چادری" موافق نیستم...1394/05/17

  • حسن بیاتانیhttp://ayateghamzeh.ir/%D8%AF%D9%81%D8%AA%D8%B1-%D8%B4%D8%B9%D8%B1/%D8%AF%D9%81%D8%AA%D8%B1-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%B4%D8%B9%D8%B1/ID/2361/%D8%AA%D9%86%DA%AF-%D8%BA%D8%B1%D9%88%D8%A8-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D9%86%DA%AF-%D8%A8%D8%A7%D8%A8%D8%A7-%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%AF1394/05/17

  • حسن بیاتانیhttp://ayateghamzeh.ir/دفتر-شعر/دفتر-مجازی-شعر/ID/23611394/05/17

  • عباس انصاریحاج حسن پدر ما در آمد تا این لینک ارسالی را باز کردیم !
    قشنگ بنویسید :
    مریم آریان
    والسلام این همه پیچوندن نداره اخوی البته خانم ایمانی راد هم بی تقصیر نیستند این انتخاب زیبا را بدون نام شاعر ارسال کردند !1394/05/19

  • رضا مهدی زادهدهن ما هم صاف شد...ممنون اقای انصاری:D1394/05/19

  • بهار ایمانی راداقای انصاری سلام.باور بفرمایید من هم اسم مجموعه وهم اسم شاعر رو گذاشتم اما نمی دونم چرا قید نشد.
    معذرت می خوام./1394/05/20

به این هوا اعتمادی نیست.
، به هوای من
از خانه بیرون بزن.
  • بهار ایمانی راداگر نکته ای به ذهنتون می رسه خوشحال میشم بفرمایید.1394/05/13

  • رضا مهدی زادهسلام...خوب بود..
    .
    .
    .
    .
    .
    همین:)1394/05/14

  • عباس انصاریسلام
    شالوده کار و ترکیبش خوبه اما من شخصا به صنعت جا به جا !!!!!!!!!! و غافلگیری !!! خیلی علاقه دارم
    یعنی من اگه همین را بخوام بنویسم اینطوری میشه :
    "به این هوا اعتمادی نیست
    از خانه بیرون بزن
    به هوای من"
    یعنی با یه جا به جایی ، در لحظه آخر مخاطب غافلگیر میشه .1394/05/14

  • م.کمیل احمدیخیلی خوب بود. آفرین.1394/05/15

  • حمیده رضاییسلام بهار عزیز. زیبا بود. احسنت1394/05/15

من عاشقت هستم کبوترها بدانند
شاید رها کردند بام خانه ات را.....
میان سنگ قبرها دنبال آشنا می گشت
شهر پربود از غریبه....
    گاهی لازم است نقشه را

    از وسط تا بزنم

    آذربایجان بیفتد روی خلیج

    فارسی تبریز خوب شود و

    بندر، لزگی برقصد

    گاهی هم نقشه را باید

    از شرق به غرب تا بزنم

    خراسان را بفرستم به پابوس آهوان کردستان

    اما حرف های من باد هواست

    از پنجره وارد می شود

    نقشه را می کند از روی دیوار اتاق

    می اندازد داخل جوی کوچه

    آب از سر وطنم می گذرد.
    • بهار ایمانی رادحسن آذری/1394/04/23

    • رضا حاج حسینیخیلییی خوب. چه اعتراض قشنگی1394/04/23

    • رضا فانیسلام و عرض ادب.
      بهتر نبود بنویسید" نقشه را از غرب به شرق تا بزنم و آهوان کردستان را به پابوسی خراسان بفرستم.. یا ...آهوان کردستان را برای پابوسی به خراسان بفرستم؟؟" 1394/05/20

    در حال صعود وقتی داری از همه بزرگ و بزرگتر میشی و آدمهای پایین کوه به نظرت کوچک وکوچکتر، به خودت میگی جز من کسی پاش به اینجا نرسیده. تو دلت به خودت افتخار می کنی. بالاخره سخته توی این برف زدن به دل کوه. حالا چه دربرابر خواست خدا تسلیم باشی چه نباشی ، چه به خدا ایمان بیاری چه ازش نامید شی، چه به یاریش و راهی که جلوی پات گذاشته دلگرم بشی،چه دلسرد. چه تمام فلسفه هارو نهی کنی وچه به آغوش خدا معتمد بشی، چه به جون زندگی غر بزنی چه نزنی، چه خدارو سرزنش کنی یا نکنی، باید بری. چون راه برگشت نیست. اگر لحظه ای از قله ی کوه غفلت کنی پات سر می خوره و پرت میشی به دامنه ی کوه. خدا خواسته توی همین برف بزنی به قله ی کوه تا بزرگ بشی. بزرگ ودست نیافتنی. ی ذره جلوتر که میری می بینی چند تا جای پا زیر بارش نم نم برف دارن محو میشن...بعد اروم و زیر لب به خودت میگی، " آره! ی نفر قبلِ من اینجا بوده" پس ی نفر این راهو تو همین برف رفته ومعلوم نیست توی سختی و گردنه های صعب العبور دووم آورده یا نه، اما رفته. امیدوارتر میشی ودیگه قدم هاتو محکم تر بر می داری، زندگی هم مثل صعود به همون قله ی کوهه تو کوران برف. مثل زمانی که دکتر و بهت میگه که سرطان داری و باید مدت ها با این مرض مبارزی کنی ....یا اگه در عین ناباوری یک روز عزیزتو از دست بدی وفکر کنی این غم اینقدر بزرگه که از توانایی تحمل تو خارجه، همه ی اینارو یه نفر قبلِ تو هم داشته قبلِ تو هم یه نفر باور داشته شک داشته،خندیده،گریه کرده،درست مثِ تو قبلاً همه ی این کارارو کرده. به حالِ تو فرقی نمیکنه. می دونم تو دفعه ی اولته برای تو همه ی اینا مثِ برفِ پا نخورده س. اما برفِ پا نخورده وجود نداره. پی بردن به این مطلب اولش خیلی دردآوره...

    امشب برای صعود دوستانمون دعا کنیم.
    • بهار ایمانی راددل نوشته ی خودم....1394/04/16

    • فاطمه دبیریاین کوهنورد نه اولیه نه آخریش... شاید رد پاش رهنمای مسیر بشه برای کوهنوردای پشت سرش... ان شاء الله که در مسیر درست، مطمئن و محکم گام برداره1394/04/17

    • م.کمیل احمدیالتماس دعای خیر1394/04/17

    • سیده مرضیه یثربیسلام بهارجان. شما با زهرا ایمانی نسبت داری؟1394/04/17

    • رضا حاج حسینیاحسنت. تشبیه قشنگی بود...1394/04/17

    • بهار ایمانی رادانشاالله فاطمه جان.
      سلام م.یثربی
      خواهرم زهرا ایمانی هستن.
      خیلی ممنون اقای حاج حسینی1394/04/18

    • اصغر چرميکفش کوه نوردی هم خیلی مهمه ها ...1394/04/20

    آدم خلیفه ی تنهای خدا روی زمین است امپراتوری که گاهی باید برگردد به آخرین سلاحش و سلاح او گریه است . . . و سِلاحُهُ البُکاء . . .
    تو آن بالا نمی مانی ومن پایین نمی مانم.
    بیا باور کنیم این رسم الا و کلنگی را............

    رضا حاج حسینی
    • رضا حاج حسینیبیا باور کنیم این بازی الاکلنگی را...

      ممنون از لطفتون1394/04/14

    • حسن بیاتانیرسیدن بخیر خانم ایمانی... تعریف کنید1394/04/14

    • بهار ایمانی رادسلام
      احتیاج به تشکر نیست. کاری نکردم کههههههههه.
      سلام
      خیلی ممنون استاد.
      جای شما کماکان خالی بود. اتفاق قشنگی بود برای من.1394/04/15

    • اصغر چرمياستاد بازی شد اینجا دوباره1394/04/15

    من خانه ات هستم چه می خواهی عزیزم؟
    از این مسافر خانه های بین راهی
    ........
    اعظم سعادتمند
      عبدالله را بابا کلیم فرستاد. اما من را گذاشت بروم سراغ عشقم. اگر پای چپم یکی دوسانت کوتاه نبود،بعید بود که بگذارند بروم دنبال دلخواه خودم.بروم دنبال نقاشی.یک پای کوتاه که تورا به عشقت برساند و بگذارد نقاش بشوی خیلی بهتر است از دوپای سالمی که تورابه دلخواه پدرت ببرد دانشگاه و افسری.

      قسمتی از کتاب عاشقی به سبک ون گوگ.
      نمی رود به هزاران هزار پیروزی
      غمی که بر دل یک پادشاه می ماند.
      • عباس انصاریجالبه من بین همه نوشته ها معمولا از یه پستی خوشم میاد که دیگران هیچ توجهی بهش نداشتن !!!
        مثلا این پست 2 روز پیش گذاشته شده 4 تا لایک خورده بدون کامنت معلوم نیست اون چهارتا لایک هم همین طوری خورده یا کسی که لایک کرده خونده !
        اما من به شخصه از بالا تا اینجا که خوندم همین پست ارزش کامنت گذاشتن داشت
        تک بیت پر از ابهام...
        خلاصه قشنگ بود1394/04/08

      • بهار ایمانی رادخلاصه ممنون از شما.1394/04/08

      دارم فکر می کنم چرا دوستان این ماه شیرین رو با شعر مقتل تلخ می کنن؟ چرا واقعا؟
      • اصغر چرميجانا سخن از زبان ما می گویی1394/04/01

      • حسن بیاتانیباید بیشتر فکر کنید...1394/04/01

      • محمد موحدی مهرآبادی اینکه هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد را قبول دارم . شاید تو هر جمعی رمضان را به محرم ربط دادن جالب نباشه .

        ولی رابطه شیرینی و تلخی رو قبول ندارم . چون امام حسین برای شیرینی زندگی ما شهید شدند و ما سختی های زندگی رو به یادشون آسان می بینیم . لذا امام حسین غم شیرین ماست . 1394/04/01

      • اصغر چرمياز ترسم
        حرفم رو پس گرفتم
        مقتل بفرستید لطفا1394/04/01

      • بهار ایمانی رادکیه که که با شنیدن واقعه عاشورا خوشحال بشه؟
        غم شهادت آقا شیرین نیست.1394/04/01

      • بهار ایمانی رادآقای بیاتانی بیشتر برام توضیح بدید. این روزها منتسبه به ایام عاشورا؟
        شاید من اشتباه می کنم.1394/04/01

      • محمد موحدی مهرآبادی روضه از باب اینکه روایت اتفاقات بدی برای امام حسین است قطعا حادثه ی تاسف برانگیزی است و جای خوشحالی ندارد .

        اما از باب اینکه من هم می توانم خودم را شریک غم امام معصوم قرار بدهم جای خوشحالی دارد لذا در زیارت عاشورا می گوییم (الحمد لله علی عظیم رزیتی) خدا را شکر که مرا به غم امام حسین مبتلا کردی .

        در مورد اینکه چه مقدار انسان می تواند شیرینی غم کشیدن برای امام حسین را حس کند آدم ها متفاوتند .

        تلخی های زندگی تا وقتی هست راه شیرین کردنش روضه ست . ولی برای همه و همه جا نه !
        انصاف نیست
        توکل وصبر و تشنگی و گرسنگی و ... در راه خدا را در روز عاشورا و ایام آن خلاصه کنیم در زمانی که لحظه به لحظه و روز به روز با این اتفاقات درگیریم . 1394/04/01

      • محمد موحدی مهرآبادی روضه و گفتن از تلخی های غم اهل بیت یک محدودیت دارد و آن هم ظرفیت متفاوت ما انسان هاست . 1394/04/01

      پیشانی پدرم را،
      ارتش عراق نابود کرده
      پیشانی مادرم را، ارتش چین

      /محمد توکلی/
      امام رضا علیه السلام در روایتی که در کتاب فضائل الأشهر الثلاثة آورده شده است فرموده اند: چون روز قیامت شود، ماه‏ها را به رستاخیز مى‏آورند، در حالى که ماه رمضان، با هر زیور نیکویى آراسته و پیشاپیش آنهاست. آن روز، ماه رمضان در میان ماه‏ها، همچون ماه در میان ستاره‏هاست... منادى، از سوى خداى متعال ندا سر مى‏دهد که: «اى همه آفریدگان! سَرور و برترِ این ماه ها، ماه رمضان است. آن را آشکار ساختم تا برترى ماه مرا، بر ماه‏هاى دیگر بشناسید تا براى مردان و زنانى که بنده من هستند، شفاعت کند و من هم شفاعتش را درباره آنان بپذیرم».

      رمضان آیات مبارک.
      فروان التماس دعا
      گرچه از گل گلاب می گیرند.
      ما ولی گل ز آب می گیریم.

      صد وهفتاد وپنج پرسش را
      یک به یک ما جواب می گیریم

      من یقین دارم اینکه ما،روزی
      از تو دنیا حساب می گیریم

      مثل رودی روان به جریان اند
      عکس هایی که قاب می گیریم

      گرچه از گل گلاب می گیرند
      ما ولی گل زآب می گیریم!!!!


      * رضا نیازی
      اینجا هم از دست رفت......
      ... ادامه ...

      تصویر من

      درباره من

      • اهل*******,*******

      • محل کار

      • تحصیل در

      • وبلاگ

      • وب سایت*******