بازگشت به شاخه والد: کتاب شعر

زیر پوست شهر

دفتر شعر

تبر ز دست تو دلخور شده است ابراهیم

پروانه نجاتی
۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ۵۹۹۵ ۴

چیزی نمانده است که پر در بیاوریم

پروانه نجاتی
۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ۲۴۱۱ ۰

من از سقیفه های شهر می ترسم

پروانه نجاتی
۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ۳۷۰۰ ۱

این قرن، قرن حادثه های حسینی است

پروانه نجاتی
۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ۲۳۸۱ ۰

تب غریزه ز کف بُرده مردهامان را

پروانه نجاتی
۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ۲۰۰۱ ۰

همه اینجا عشیره ی دردند

پروانه نجاتی
۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ۱۷۲۴ ۰

این شهر در محاصره ی خشکسالی است

پروانه نجاتی
۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ۲۶۳۹ ۰

سقوط می کند از ارتفاع انسانی

پروانه نجاتی
۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ۱۶۷۰ ۰

از پانزده بهار فقط رنج برده بود

پروانه نجاتی
۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ۱۷۱۹ ۰

نفرین به دل، دلی که دگر نیست سر به راه

پروانه نجاتی
۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ۲۲۵۹ ۱

تیتر درشت صبح «گناه حبیبه» بود!

پروانه نجاتی
۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ۱۳۹۹ ۰

عینک زد و به سمت پرایدی پرید و رفت

پروانه نجاتی
۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ۱۳۷۳ ۰

خلاف شرع نبود آری ولی خلاف مروت بود

پروانه نجاتی
۱۷ خرداد ۱۳۹۱ ۱۴۸۵ ۰

صورت حساب عمر خودش را نگاه کرد

پروانه نجاتی
۱۷ خرداد ۱۳۹۱ ۱۳۰۵ ۰

و گفت: من به خدا از خدا نمی ترسم

پروانه نجاتی
۱۷ خرداد ۱۳۹۱ ۱۹۴۶ ۰

ز من جدا نشو ای گل که خوار خواهم شد!

پروانه نجاتی
۱۷ خرداد ۱۳۹۱ ۲۱۷۳ ۰

چقدر میله ی زندان، چقدر دیوار، آه

پروانه نجاتی
۱۷ خرداد ۱۳۹۱ ۱۴۹۶ ۰

بر سنگ قبر من بنویس او فریب خورد

پروانه نجاتی
۱۷ خرداد ۱۳۹۱ ۱۵۹۱ ۰

این تکّه استخوان پریشان، بهار کیست؟

پروانه نجاتی
۱۷ خرداد ۱۳۹۱ ۱۴۵۳ ۰

خانوم اجازه نمره ی انشای من کم است!

پروانه نجاتی
۱۷ خرداد ۱۳۹۱ ۱۴۹۹ ۰
صفحه 1 از 2ابتدا   قبلی   [1]  2  بعدی   انتها   
بازنشر اشعار آیات غمزه با ذکر نام شاعر و منبع مجاز است © ۱۳۸۹